استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

موسسه بیان معنوی

درباره وبلاگ

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا / پروردگارا مرا در هرکار صادقانه واردکن وصادقانه خارج نما وازسوی خود سلطان ویاوری برای ماقرار ده.
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی / پروردگارا سینه ی مرا گشاده دار و کار مرا بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند.
-------------------------------------------
به امیدآنکه مقدمه سازان ظهورحضرتش باشیم
-------------------------------------------
لطفا در معرفی این وبلاگ به دوستان همت کنید.
شهید علمدار :
برای بهترین دوستانتان آرزوی شهادت کنید.
----------------------------------------------
لطفا با وضو معارف اهل بیت را مرور کنید.
-------------------------------------------

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرصت» ثبت شده است

یادمه استاد شاید حدود 10 سال پیش میفرمودند:

دنیا 3 تا چشم برهم زدن است ،

با یک چشم برهم زدن 20 سالته ،

چشم برهم زدن دوم 40 سالته ،

و یک چشم برهم زدن دیگه تا ملاقات خدا باقیست.

اگر باور نمیکنید بروید از مسن ترها بپرسید.

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۱ ، ۲۰:۲۵
محمد رئوفی

رسول گرامی اسلام آمدند از کنار عدّه‌ای از جوان‌ها عبور کنند ، فرمودند که آیات آخر سورۀ زمر را برایتان می‌خوانم، هر کس گریه کند من بهشت را بهش قول می‌دهم، (جانم، چه فرصت عالیی، حیف ما آنجا نبودیم،) آیات آخر سورۀ زمر را خواندند، جوان‌ها گریه کردند، یک جوانی آمد گفت : یا رسول‌الله من گریه‌ام نیامد، گریه زوری که نیست گریه‌ام نیامد، آقا فرمود : من دوباره می‌خوانم هر کس گریه‌اش آمد گریه کند ، هر کس گریه‌اش نیامد خودش را به گریه بزند.

بعد دوباره آیات را خواندند، همه دوباره اشک‌شان جاری شد، آن چند نفری که ایستاده بودند، جوان انصاری گفت : یا رسول‌الله من تباکی کردم ولی گریه‌ام نیامد، آقا فرمود همان کافی است من بهشت را به تو هم وعده می‌دهم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۱ ، ۱۲:۴۳
محمد رئوفی