استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

موسسه بیان معنوی

درباره وبلاگ

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا / پروردگارا مرا در هرکار صادقانه واردکن وصادقانه خارج نما وازسوی خود سلطان ویاوری برای ماقرار ده.
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی / پروردگارا سینه ی مرا گشاده دار و کار مرا بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند.
-------------------------------------------
به امیدآنکه مقدمه سازان ظهورحضرتش باشیم
-------------------------------------------
لطفا در معرفی این وبلاگ به دوستان همت کنید.
شهید علمدار :
برای بهترین دوستانتان آرزوی شهادت کنید.
----------------------------------------------
لطفا با وضو معارف اهل بیت را مرور کنید.
-------------------------------------------

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۳۳ مطلب با موضوع «جبهه و جنگ و بسیجی و انقلاب» ثبت شده است



دریافت
مدت زمان: 3 دقیقه 42 ثانیه
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۵۲
محمد رئوفی
​تفریض امام خامنه ای:
بسم‌الله الرحمن الرحیم
کتاب را با احساس دوگانه‌ی اندوه و افتخار و گاه از پشت پرده‌ی اشک، خواندم و بر آن صبر و همت و پاکی و صفا، و بر این هنرمندی در مجسّم کردن زیبائیها و زشتیها و رنجها و شادیها آفرین گفتم. گنجینه‌ی یادها و خاطره‌های مجاهدان و آزادگان، ذخیره‌ی عظیم و ارزشمندی است که تاریخ را پربار و درسها و آموختنی‌ها را پرشمار میکند. خدمت بزرگی است آنها را از ذهنها و حافظه‌ها بیرون کشیدن و به قلم و هنر و نمایش سپردن.
این نیز از نوشته‌هائی است که ترجمه‌اش لازم است. به چهار بانوی قهرمان این کتاب بویژه نویسنده و راوی هنرمند آن سلام میفرستم.
۹۲/۷/۵​

معرفی کتاب در پایگاه Khamenei.ir

​*
چگونه کتاب را بخریم؟​
​انتشارات بروج(ناشر کتاب)​

فروش اینترنتی

در پاتوق کتاب

ماجرای هزار و یک شب اسارت دختر 17 ساله ایرانی در عراق

خیلی پیش آمده که کتاب خوبی خوانده‌ایم و بعد آن را برای خواندن به دوستانمان پیشنهاد داده‌ایم. اما برخی کتابها انقدر خوب هستند که حیفمان می‌آید بقیه را در لذت خواندنش سهیم نکنیم. این کتابها انقدر دلنشین و جذاب‌اند که دوست داریم هر جوری شده آن را به دست بهترین افراد زندگی‌مان برسانیم و به آنها بگوییم: «اگه نخونی مطمئن باش از دستت رفته»!

۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ آبان ۹۳ ، ۱۱:۰۴
محمد رئوفی

داستان میخ در سر آقای ابوترابی و بوسیدن دست شکنجه گر/داستان شکنجه گرانی که بعد از شکنجه آقا ابوترابی تا یک هفته به اردوگاه نمی آمدند/شرمندگی شکنجه گران عراقی از آقای ابوترابی/وقتی مامور صلیب سرخ شیفته ابوترابی می شود/نجات اروپا با دو نفر مثل ابوترابی

مرحوم آقای ابوترابی را می شناسید.

مأمورین زندان بغداد می گفتند که بچه های (ایرانی) را می‌خواستند بزنند، ابوترابی می‌رفت جلو می‌گفت: من را به جای ایشان بزنید! آن اوایل که نمی‌شناختنش هی می‌زدنش! هر کی هر کاری می‌کرد می‌رفت آقای ابوترابی بجای او جلو میرفت و میگفت : من کردم . بعثیها هم حسابی می‌زدند! بعد فهمیدند این آقایی که، مثلا بهش می گویند سید! این مثل اینکه با بقیه فرق می‌کند! گفتند  این دفعه ما رویش را کم می کنیم! بهش گفتند: اگر تو می‌خواهی ما این دفعه کتکت نزنیم برو بگو خودش بیاید! میخ در سرت فرو می کنیم ها! گفت فرو کنید! می گوید میخ فرو می‌کردند، می‌شکست کاسه سر! آقای ابو ترابی آخ نمی‌گفت! پسرش می‌گفت من جای میخ‌ها را در سر پدرم دیده بودم!

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۵:۲۸
محمد رئوفی

Inline image 1

سوال: علت آغاز عملیات نظامی وسیع گروهک تروریستی داعش در این برهه زمانی در خاک عراق چیست؟!

هنگامی که تمام اذهان جهان به یک رویداد ورزشی بزرگ معطوف میشود،بهترین فرصت است تا به دور از توجهات و اعتراضات احتمالی جامعه جهانی و بالاتر از آن به کمک امپراطوری رسانه ای خود و به حاشیه راندن تمام اتفاقات مهم جهانی در ذیل رویدادهای بزرگ ورزشی، استکبار جهانی خود را انجام دهند...

این شما و مروری بر آمار:

- المپیک 1948= اعلام موجودیت اسرائیل
- جام جهانی 1982= حمله رژیم صهیونیستی به لبنان
- جام ملت های اروپا 1992= قتل عام مردم بوسنی توسط اروپا
- جام جهانی 2006= جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان
- المپیک 2008= حمله روسیه به گرجستان
- جام جهانی 2010= محاصره غزه
- المپیک 2012= شروع حملات سنگین و بی سابقه نظامی بر علیه سوریه
- جام جهانی 2014= حمله داعش به مناطق گسترده ای از خاک عراق...

آیا داعش به طور اتفاقی در این برهه از زمان،عملیات وسیع خود را آغاز کرده است؟!!!


اللهم عجل لولیک المظلوم الفرج

لطفا نشر دهید...

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۳ ، ۰۹:۰۷
محمد رئوفی
به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598، نقش روحانیت شیعه در تاریخ تحولات اسلام همواره یک نقش محوری واساسی بوده وهست.  تقریباً هیچ رویداد مهمی در تاریخ شیعه، به ویژه در ایران قبل و بعد از انقلاب اسلامی نمی توان یافت، مگر آنکه روحانیت به خصوص مراجع نقش مهمی در هدایت آن رویداد به سوی صلاح جامعه نداشته باشند.

حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان که سالیان نوجوانی و جوانی خویش را در جبهه‌ها گذرانیده است، از نقش روحانیت در دفاع مقدس خاطرات بسیاری دارد که بخشی از این خاطرات در گفتگویی که چندی پیش پایگاه 598 با ایشان صورت داده است بیان شده که در ادامه می آید:

من برای اولین بار بعد از فتح المبین در جبهه‌های شوش دانیال حاضر شدم و در سنگرهای پدافندی همراه رفقای دیگر بودم. رفقا زیاد نبودند؛ چون در دوره راهنمایی یک مقدار درس خوانده بودم، بچه‌ها ما را بردند و موظف کردند که برای سنگر‌هایِ چند نفره، نماز جماعت بخوانم. بنده خود به خود در معرض اصطلاح رزمی ـ تبلیغی که بعدها باب شد، قرار گرفتم.

سال‌های اول بیشتر رزمی شرکت می‌کردم؛ ولی از سال سوم به عنوان طلبه حضور پیدا کردم. امام جماعت بودم و سخنرانی هم می‌کردم. در بعضی عملیات‌ها هم رزمی بودم. در نهایت، سال‌های آخر بود که مسئولیتی بر عهده بنده قرار گرفت و آن، معاونت فرهنگی لشکر 27 بود. قبل از آن در کار طلبگی که انجام می‌دادم مسئولیت تبلیغ گردان‌ها را هم به عهده داشتم. بنده در یک مقطعی، مسئول تبلیغ گردان حبیب و در یک مقطع زمانی هم مسئولیت عقیدتی ـ سیاسی گردان‌های ارتش و توپخانه ارتش را بر عهده گرفتم که در عملیات والفجر خیلی مؤثر بودند.

روحانیان محترمی در یگان‌های ارتش بودند؛ برای نمونه مسئول ما شهید حجت الاسلام زمانی بود، خیلی جوان نورانی و باصفایی بود. همه دوستان طلبه با ایشان مراوده داشتند و ایشان را تحسین می‌کردند. دوستان طلبه‌ای که در یگان‌های مربوط به اعزام و راهنمایی بودند، از شهادت ایشان به شدت متأثر شدند. نمونه دیگر، شهید میثمی بود که من از نزدیک با ایشان ارتباطی نداشتم؛ اما بعدها که به شهادت رسید خاطرات ایشان را که می‌شنیدم خیلی تحت تأثیر قرار می‌گرفتم. شهید میثمی واقعا به عنوان یک الگو مطرح بود. صحبت‌هایی که از شهید میثمی نقل می‌شد از صفای باطن و روحیه فوق العاده بالا و عشق به مجاهدت فی سبیل الله خبری داد. ایشان واقعا برای ما که تازه طلبه شده بودیم، خیلی درس‌آموز بود. ایشان روحانی گردان تخریب بود و چون سابقه بیشتری با بچه‌های تخریب داشتم آثار و برکات ایشان در گردان تخریب به من می‌رسید. شب عملیات کربلای پنج، گردان تخریب به گردان ما آمدند و همراه بچه‌های گردان ما عمل کردند و به شهادت رسیدند.

شهید صادقی قبل از این‌که به جبهه اعزام شود یک شب به بنده فرمود: شهیدی را در خواب دیده‌ام که قبل از شهادتش از او عهد گرفته بودم اگر به شهادت رسید باید به خوابم بیاید و سؤالی دارم که باید پاسخ بدهد. او به بنده می‌فرمود: من دیشب آن شهید را در خواب دیدم و آن سؤال به خاطرم آمد و از او پرسیدم. سؤال آقای صادقی از آن شهید در عالم رؤیا این بود: این‌که حضرت امام(ره) فرمودند شهید به وجه الله نظر می‌کند، آیا شما وجه الله را مشاهده کردید یا نه و شهید نظر می‌کند به وجه الله یعنی چه؟ خود آقای صادقی به من می‌فرمودند: آن شهید پاسخ روشنی نداد و لبخند زد و سرش را پایین انداخت و فرمود: دیدم چه دیدنی؛ ولی شهید صادقی از همین پاسخ آن شهید به شدت متأثر شده بود. اشتیاق و التهاب و هیجان معنوی به صورت خاصی در چهره او موج می‌زد. وقتی این رؤیا را تعریف می‌کرد من به ایشان گفتم ایشان که چیزی به شما نگفته است گفت: با دیدن چهره و نوع برخورد او، من دگرگون شدم و می‌خواهم به جبهه بروم و دیگر نمی‌توانم صبر کنم و همان آخرین اعزامشان بود که به حضور وی در عملیات کربلای 5 منجر شد و در همان عملیات هم به شهادت رسید. شب عملیات در خاکریز، نماز خواندن وی را دیده بودند. می‌گفتند گریه‌ها و ضجه‌های عجیبی داشت و نماز فوق العاده‌ای خواند. همان شب برای من تعریف کردند که آقای صادقی عجب حال خوش معنوی دارد و بعید است که ایشان ماندنی باشد.

 داماد آقای صادقی آن شب سراغ او آمده بود و گفته بود: آقای صادقی مراقب خودت باش ما به فکر مراسم دامادی شما هستیم. او به دامادشان فرموده بود که اگر خیلی مشتاق هستی در عروسی من شرکت کنی امشب هر جا می‌روم دنبال من بیا. او همان شب به شهادت رسید. بسیاری از طلبه‌ها در دوران جنگ از روحیه پاک رزمندگان و شهدا خیلی متأثر می‌شدند. این تأثیر را رزمندگان از همین طلبه‌ها که روحانیان حوزه بودند دریافت می‌کردند. از سوی دیگر همین طلبه‌ها وقتی در عملیات همراه بچه‌ها می‌آمدند مجذوب می‌شدند و به شهادت می‌رسیدند؛ در آن حالت صحنه‌های بسیار زیبای معنوی خلق می‌شد که قابل توصیف نیست.

در مورد رسالت روحانیت برای حضور در جبهه خاطره ای را می گویم. بنده در زمان جنگ مدتی در بیمارستان بقیه الله بودم. خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی آمد و پرسید: شما به عنوان یک طلبه در جبهه حضور داشتید، وظیفه طلاب را در دفاع مقدس چه می‌دانید؟ بنده این پاسخ را بیان کردم که؛ طلبه‌ها دو رسالت درباره دفاع مقدس دارند: یکی اینکه از خدا برای رزمنده‌ها حرف بزنند و دیگری اینکه از رزمنده‌ها برای مردم و خلق خدا سخن بگویند. هر دو این رسالت‌ها هنوز باقی است. اکنون طلبه‌ها در جنگ نرم هستند و باید با رزمندگان جبهه نرم از دفاع مقدس نرم سخن بگویند و باید از رزمندگان دوران دفاع مقدس هم با مردم سخن بگویند. بنده خودم سعی دارم همیشه در صحبت‌های خودم از رزمنده‌ها مثال بزنم و روحیه عالی معنوی و درک عمیق آن‌ها را درباره اسلام ناب بیان کنم. طلبه‌ها هیچ وقت نباید دفاع مقدس را رها کنند و الحمدالله هم رها نکرده‌اند.
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۰۶
محمد رئوفی



دریافت
مدت زمان: 2 دقیقه 16 ثانیه
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۵۷
محمد رئوفی

می‌گویند سری که درد نمی‌کند دستمال نبندید،

رزمندگان سرشان درد نمی‌کرد ولی دستمال به پیشانی می‌بستند

و کم کم سر آنها درد می‌کرد

تا جایی که بایستی سرشان را در راه معبود جدا می‌کردند.


۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۲ ، ۰۹:۵۳
محمد رئوفی

از صلیب سرخ آمدند گفتند :
در اردوگاه شما را شکنجه‌تان می‌کنند یا نه؟

Inline image 1
همه به آقا سید نگاه کردند
آقا سید جواب نمی‌دهد
مأمور صلیب سرخ گفت:
آقا شما را شکنجه می‌کنند یا نه؟ ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید.
آقا سید جواب نمی‌دهد .
پس شما را شکنجه نمی‌کنند؟
آقا سید جواب نداد،
نوشتند اینجا خبری از شکنجه نیست.

 فرمانده پادگان آقای ابوترابی را برد در اتاق، گفت:
تو بیشتر از همه کتک خوردی ، چرا به اینها چیزی نگفتی؟
 آقای ابوترابی برگشت فرمود:
ما دو تا مسلمان  هستیم با هم درگیر شدیم، آنها کافر هستند
دو تا مسلمان هیچ وقت شکایت پیش کفار نمی‌برند
فرمانده کلاهش را زد زمین گفت :
من نوکر تو هستم.

۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۲ ، ۰۶:۱۳
محمد رئوفی

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۱:۰۱
محمد رئوفی

  1. هنر یاد بهشت است و نوحه انسان در فراق، هنر زبان غربت بنی آدم است در فرقت دارالقرار و از همین روی همه با آن اُنس دارند؛ چه در کلام جلوه کند، چه در لحن و چه در نقش ... اُنسی دیرینه به قدمت جهان، هنر زبان بی زبانی است و زبان هم زبانی.
  2. زندگی انسان تمثیل آن مسافریست که از خانه موقت و ناپایدار به سوی مستقر ابدی خویش بار می بندد پس اگر این خانه ها خانه های مجازی اند و ما مسافران در کوچ، دیگر چه جای دل بستن و حسرت بردن انسان .
  3. قلب عالم هستی و حامل عرش الرّحمن است واین سیّاره عرصه تکوین .
  4. تا زنده ایم هوشیاریم و هوشیار در خودی خود اسیر است و تا عقل باقی است خود از میانه بر نمی خیزد مگر آنکه شراب مرگ در کشیم که یکسره از عقل و از خود می رهاندمان. این سرّی است که در موه قبل ان تموتوا فاش کرده اند: بشنوید و بمیرید .
  5. هنر آن است که بمیری پیش از آن که بمیرانندت و مبدأ و منشأ حیات آنانند که چنین مرده اند. شهادت پایان نیست آغاز است. تولّدی دیگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدسی آن راه یابد. تولّد ستاره ای است که پرتو نورش عرصه زمان را در می نوردد و زمین را به نور ربُّ الاَرباب اشراق می بخشد .
۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۲ ، ۰۶:۴۱
محمد رئوفی