استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

موسسه بیان معنوی

درباره وبلاگ

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا / پروردگارا مرا در هرکار صادقانه واردکن وصادقانه خارج نما وازسوی خود سلطان ویاوری برای ماقرار ده.
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی / پروردگارا سینه ی مرا گشاده دار و کار مرا بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند.
-------------------------------------------
به امیدآنکه مقدمه سازان ظهورحضرتش باشیم
-------------------------------------------
لطفا در معرفی این وبلاگ به دوستان همت کنید.
شهید علمدار :
برای بهترین دوستانتان آرزوی شهادت کنید.
----------------------------------------------
لطفا با وضو معارف اهل بیت را مرور کنید.
-------------------------------------------

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

سه شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۱، ۰۲:۰۸ ب.ظ

۲

نظمی که در غرب دیده می‌شود، هم شکننده است و هم خُردکنندۀ انسانیت

·     بعضی‌ها تصور می‌کنند که باید یک جامعۀ مرتب و منظم و قانونمند با نظارت قوی و شدید قوۀ قضائیه درست کنیم که دیگر کسی امکان خطا نداشته باشد و از سوی دیگر هم آن قدر به رفاه حالِ مردم رسیدگی شود که دیگر کسی انگیزۀ خطاکاری نداشته باشد. تصور می‌کنند که این طوری همۀ امور سامان خواهد یافت و برکت روی زمین خواهد آمد...

·     هر جامعه‌ای که این‌گونه سامان پیدا کند، این سامان شکننده است و این نظم خرد شونده است و در اثر کوچکترین حادثه‌ و بحرانی این نظم به هم خواهد ریخت. طوفان کاترینا در آمریکا یک نمونه بود که شکنندگیِ نظم و زندگی به ظاهر سامان‌یافتۀ غرب را نشان داد. برخی حوادث دیگر هم در جهان غرب این را نشان داده است، مثلاً همه می‌دانند که اگر در آنجا چند ساعت برق قطع شود یا پلیس نباشد چه فاجعه‌ای اتفاق می‌افتد.

نظم جوامع غربی از ترس پلیس و جریمۀ سنگین ایجاد شده نه به خاطر احساس تکلیف یا انسانیت

·     آیا جامعۀ بشری می‌تواند به این نقطه برسد که در اثر دقت در طراحی ساختارهای ضابطه‌مند و در اثر شدتِ نظارت‌ها و تشویق‌ها و تنبیه‌ها دیگر نیازی به اخلاق و ایمان و ایثار نباشد؟ بعضی‌ها به اشتباه فکر می‌کنند که جامعۀ غربی، جامعۀ چینی یا ژاپنی و... جوامعی هستند که به این نقطه رسیده‌اند، غافل از اینکه نظم و انضباطی که در آن جوامع دیده می‌شود به خاطر ترس شدید مردم از پلیس، از قوانین بسیار سخت و جریمه‌های سنگین به وجود آمده است نه به خاطر احساسِ تکلیفِ آنها و نه به خاطر فرهنگ و انسانیتِ بالای آنها.

·     به عنوان مثال در این جوامع به ظاهر متمدن، جریمه‌های سنگین رانندگی موجب شده است کسی جرات نکند کوچکترین تخلفی انجام دهد. یعنی این‌طور نیست که در آنجا مردم به خاطر احساس تکلیف یا به خاطر رضای خدا از چراغ قرمز عبور نکنند، بلکه به خاطر ترس از جریمۀ سنگین این کار را می‌کنند.


متاسفانه بعضی چهره‌های مذهبی‌ نیز می‌گویند باید نظم را از غربی‌ها یاد بگیریم!

·     متاسفانه می‌بینیم که حتی برخی از چهره‌های مذهبی و بعضاً حزب‌اللهی، خیلی راحت می‌گویند ما باید بعضی امور مانند «نظم داشتن» را از غربی‌ها یاد بگیریم! در پاسخ اینها می‌گوییم: آیا غربی‌ها نظم را از دین گرفته‌اند؟ قطعاً این‌طور نیست، پس ما که دین داریم و دین ما نتوانسته به ما نظم بدهد، این دین چه خاصیتی دارد؟

·     می‌گویند ما به دین خودمان عمل نکرده‌ایم ولی آنها در دنیای خودشان مقید بوده‌اند. اگر این‌طور باشد معنایش این است که دین ما آن‌قدر ضعیف بوده که نتوانسته ما را مقید کند ولی واقعیت این نیست. آیا سطح فهم و شعور و معنویت و گرایش‌های فطری مردم ایران، از مردم فرانسه یا سایر کشورهای غربی پایین‌تر است که نتوانسته‌اند به اندازۀ آنها منظم بشوند؟! قطعاً این‌طور نیست، پس مشکل از کجاست؟ مساله این است که نظم آنها اصلاً ارزشی ندارد. نظمی که در اثر تقوا و ایمان نباشد چه ارزشی دارد؟!

اسلام نظمی را می‌خواهد که در اثر تقوا باشد، نه نظمی که به هر قیمتی به دست آید

·     نظمی که در غرب وجود دارد و فضایلی که بعضی‌‌ها در غرب می‌بینند و خوششان می‌آید، از یک سو شکننده است و از سوی دیگر انسانیت انسان را خُرد می‌کند و زیر سؤال می‌برد. برخی مانند سید جمال‌الدین اسدآبادی که می‌گویند: «در غرب اسلام را دیدم و در شرق مسلمان‌ها را دیدم.» گویا این سخن امیرالمؤمنین را نشنیده‌اند که فرمود: «شما را به تقوا و نظم در امور توصیه می‌کنم؛ أُوصِیکُمَا ... بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ‏ أَمْرِکُم‏»(نهج البلاغه/نامه 47) امیرالمؤمنین نظمی را که از دلِ تقوا بیرون بیاید، مطلوب می‌دانند نه هر نظمی را و نه نظمی که به هر قیمتی به دست آمده باشد. 

·     آیا نظمی که در خیابان‌های غرب دیده می‌شود همان نظمی است که اسلام می‌خواهد؟ آیا اسلام نظم را به هر قیمتی می‌خواهد یا نظمی که در اثر تقوای الهی باشد را می‌خواهد. باید در اثر تقوا نظم داشته باشیم و اِلا یا نظمِ ما شکننده خواهد بود یا اینکه انسانیت ما زیر بارِ آن نظم، شکسته و خُرد خواهد شد. شما می‌دانید که نیروهای پلیس در غرب و در آمریکا با چه شدتی با مردم برخورد می‌کنند. در واقع آنها با ایجاد جوّ رعب و وحشت و با خُرد کردن شخصیت انسان‌ها نظم را حفظ می‌کنند.

ما نمی‌خواهیم جامعۀ منظمی درست کنیم که در آن جامعه نیازی به اخلاص و تقوا نباشد

·     ما نمی‌خواهیم جامعۀ منظمی درست کنیم که در آن جامعه نیازی به اخلاص و تقوا نباشد. چرا در عقدنامه‌های ما حدود سی و پنج امضاء وجود دارد؟ چون قوۀ قضائیه می‌خواهد مردها را کنترل کند که به زن‌ها ظلم نکنند، ولی با این وجود می‌بینیم که آمار طلاق افزایش پیدا می‌کند! یک کمیتۀ علمی باید مناسبت این دو موضوع را با یکدیگر بررسی و محاسبه کند.

·     اگر جامعه‌ای منظم داشته باشیم، در آن جامعه نیازهای اقتصادی و رفاهی مردم را نیز به خوبی برآورده کنیم، قوۀ قضائیۀ مرتب و بسیار قوی داشته باشیم و تعداد قضات و دادگاه‌ها را بالا ببریم به حدی که همه چیز تحت کنترل و نظارت باشد، آیا این جامعه رنگ خوشبختی را بدون ایمان به خدا و بدون اخلاص و تقوا خواهد دید؟

درکنار ساختارهای منظم و سیستم‌های نظارت، باید افراد مخلص و مؤمن را تکثیر کرد/جامعه فقط با وجود تعداد زیاد انسان‌های مخلص و از خودگذاشته (مثل آقای قدیریان) به سعادت می‌رسد

·     بنده نفی نمی‌کنم که باید ساختارها درست و مرتب باشد، نظمی را که باید در کنارش جریمه هم باشد نفی نمی‌کنم، بنده وجود قوۀ قضائیه را نیز نفی نمی‌کنم، اما همۀ اینها تا یک حدّ و اندازه‌ای لازم هستند. آیا ما می‌توانیم جامعه‌ای داشته باشیم که در آن به انسان‌های مخلص و ایثارگری (مثل آقای قدیریان) نیاز نداشته باشیم؟ در پاسخ باید گفت که جامعه فقط وقتی روی سعادت را خواهد دید که در کنار مرتب کردن ساختارها و زیرساخت‌های اقتصادی و نظارت‌های قوی، انسان‌های مخلص، مؤمن و ایثارگری مانند آقای قدیران را تکثیر کند. جامعه فقط با وجود تعدادِ زیادِ این انسان‌های مخلص و از خودگذاشته است که به سعادت می‌رسد.

·     حتی جامعۀ آقا امام زمان(ع) هم که حضرت با قدرت فراوان و با علم الهی می‌آیند و دقیق‌ترین ساختارها را درست می‌کنند و برکت را افزایش می‌دهند، بقایش به زیاد بودن انسان‌های مخلصِ این چنینی است.

نظارت را انکار نمی‌کنیم ولی مشکل ما با وجود افراد مخلص حل خواهد شد نه با نظارت شدید/وجود شخصیت‌های مخلصی که اصلاً نیازی به نظارت ندارند، برای جامعۀ ما یک ضرورت است

·     وقتی می‌گوییم یک عنصرِ مخلص و انقلابی منظورمان کسانی مانند آقای قدیریان هستند. می‌گویند در کفنی که آقای قدیریان برای خود کنار گذاشته بود، یک فیش پیدا می‌کنند که نشان می‌دهد تمام حقوقی که ایشان گاهی از سپاه دریافت می‌کرد را به حساب سپاه واریز کرده بود. به نظر شما آیا چنین شخصیتِ مخلصی نیاز به نظارت دارد؟ وجود این شخصیت‌ها که اصلاً نیازی به نظارت نداشته باشند، برای جامعۀ ما یک ضرورت است.

·     مشکل ما با وجود این افراد حل خواهد شد نه با نظارت شدیدی که بخواهد از دزدی و سوء استفادۀ برخی افراد جلوگیری کند. باید تعداد این افراد مخلص را زیاد کنیم نه اینکه برویم ساختارهای نظارتی مانند قوۀ قضاییه را تقویت کنیم تا اوضاع جامعه سامان پیدا کند. اصلاً همین مقداری که امروز قوۀ قضائیه در کشور ما تنومند و قدرتمند است، علامت ضعف ایمان ماست. مگر یک مملکت هفتاد میلیونی چقدر نیاز به قاضی دارد؟! آیا این نشانۀ ضعف ایمان ما نیست؟

·     البته نظارت را انکار نمی‌کنیم و می‌گوییم نظارت در جای خود لازم است ولی مشکل ما با وجود افراد مخلص حل خواهد شد نه با نظارت‌های شدید. اگر این‌طور باشد ما از غرب جلو خواهیم زد. همین الان هم که نظام ما تا اینجا رسیده است فکر می‌کنید چگونه رسیده است؟ آیا فکر می‌کنید که این پیشرفت علمی که به آن رسیده‌ایم به خاطر حقوقِ زیادی است که به دانشمندانش داده تا تولید دانش کنند یا به خاطر اخلاص و ایمان بالای این افراد است؟

رسانه‌ها باید افراد مخلصی که به نظارت نیاز ندارند، به مردم معرفی کنند/کسانی که دنبال نظارت بر ولی‌فقیه هستند، اگر در اطرافشان یک آدمِ مخلص، دیده بودند این حرف را نمی‌زدند

·     رسانه‌های ما باید از افرادی مانند آقای قدیریان که در گوشه و کنار نظام هستند، برنامه تهیه کند و به مردم نشان دهد. در واقع ارکان نظام همین‌ها هستند. ارکان نظام این شخصیت‌های مؤمنِ برجسته‌ هستند که بدون اینکه کوچکترین نظارتی بر آنها شود، در هر جایی باشند بار نظام بر روی دوش ایمان و ایثار و خداپرستیِ آنهاست. اگر مردم امثال آقای قدیریان را ببینند و بشناسند، می‌فهمند که هستند انسان‌های مؤمن و باتقوایی که بدون اینکه بر آنها نظارتی شود، برای جامعه و نظام، فداکاری و از خودگذشتگی می‌کنند.    

·     رسانه‌های ما باید اینها را به مردم نشان دهد تا مردم این افراد مخلص را که نیازی به نظارت ندارند خوب بشناسند و بعد یک مشت آدمِ جاهل مدام نگویند «باید بر روی ولایت فقیه نظارت شود»! گویا اینها اصلاً «آدم حسابی» در زندگی خود ندیده‌اند.

·     کسانی که همه‌اش دنبال نظارت بر ولیِ فقیه هستند، اگر در اطرافیانشان یک نفر انسان مخلص مانند آقای قدیریان داشتند و می‌دیدند که این انسان‌ها به دلیل تقوا و ایمان بالایشان و از آنجا که نظارت خدا را در نظر دارند اصلاً نیازی به نظارت ندارند، این حرف را نمی‌زدند. آنها حتی اگر خودشان هم چند روز زندگی مخلصلانه داشتند این حرف را نمی‌زدند. چون اگر کسی اخلاص را دوست داشته باشد (حتی اگر هنوز مخلص نشده باشد) خداوند زندگی او را اداره خواهد کرد...

شخصیت‌هایی مانند «آیت‌االله مهدوی‌کنی» که این‌قدر شفاف برای ولایت‌فقیه مایه می‌گذارند، برای ما برکت هستند 

·     خداوند شخصیت‌های برجسته‌ای مانند آیت‌الله مهدوی کنی را برای جامعۀ ما حفظ کند که این‌قدر شفاف برای اصل ولایت فقیه مایه می‌گذارند. وجود اینها برای ما برکت است. مثلاً یکی از سخنان ایشان دربارۀ نظارت بر ولی‌فقیه این است: «نظارتی که شورای نگهبان می‌خواهد بر ولایت فقیه کند، یعنی اینکه از ایشان حمایت کند...» ایشان وظیفۀ خود می‌دانند که از ولایت فقیه حمایت کنند.

·     ما به شخصیت‌هایی مانند آقای قدیریان که نظارت، پول و دستور کار و ... لازم ندارند، خیلی نیاز داریم. ساختارهای قانونی و نظارت‌ها به جای خودش باید باشد ولی اصلِ کار جامعه با وجود این افراد پیش خواهد رفت.

انقلاب ما به وجود عناصر مخلص و ازخودگذشته زنده است/اخلاص برخی از عناصر انقلابی انسان را به یاد اخلاص ابالفضل‌العباس می‌اندازد

·         البته هنوز عناصر انقلابی و جوانانی که به اعتبار و پول و ... نگاه نمی‌کنند و مخلصانه کار می‌کنند، هستند. انقلاب ما هنوز زنده است و هنوز به این‌طور آدم‌ها و عناصر مخلص و ازخودگذشته زنده است و انشاءالله خداوند این انقلاب ما را با این انسان‌های مخلص انقلابی تا ظهور حضرت سرِ پا نگه دارد. اینها امیدهای ما هستند که انسان را به یاد ابالفضل العباس می‌اندازند که وقتی ارباب او امام حسین(ع) بالای سرش آمد فرمود: «الان انکسر ظهری و قلت حیلتی»

·     چرا ابالفضل العباس دلِ همۀ ما را برده‌ است؟ با اینکه اطلاعات چندانی از ایشان نداریم و در مقتل هم یکی دو صفحه بیشتر از ایشان گفته نشده است. کسی که اهل اخلاص باشد، مهربان باشد و نظارت خدا را در نظر بگیرد و نیازی به نظارت نداشته باشد، دل نورانی داشته باشد و تمام جُهد خود را بذل کند، در دلها می‌نشیند.

نظرات  (۲)

لطفا صوت این رو بزارید
با بیان استاد اثرش رو جوونها بیشتره
بسیار عالی بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی