استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

موسسه بیان معنوی

درباره وبلاگ

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا / پروردگارا مرا در هرکار صادقانه واردکن وصادقانه خارج نما وازسوی خود سلطان ویاوری برای ماقرار ده.
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی / پروردگارا سینه ی مرا گشاده دار و کار مرا بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند.
-------------------------------------------
به امیدآنکه مقدمه سازان ظهورحضرتش باشیم
-------------------------------------------
لطفا در معرفی این وبلاگ به دوستان همت کنید.
شهید علمدار :
برای بهترین دوستانتان آرزوی شهادت کنید.
----------------------------------------------
لطفا با وضو معارف اهل بیت را مرور کنید.
-------------------------------------------

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فاطمه زهرا» ثبت شده است

آدم‌هایی که غرق ارتباط‌ هستند و غش کردند در ارتباط‌های شیرین دنیایی، همیشه غم‌دیده‌ هستند، همیشه سرخورده‌ هستند، همیشه کتک خورده از دنیا هستند. همیشه دچار یأس می‌شوند، خدا قول داده می‌فرماید من حال می‌گیرم. می‌خواهید ارتباط‌های دنیایی‌تان گرم، جاودانه و دلنشین باشد؟ قطع کنید. بگویید من روزی از همسرم جدا خواهم شد. من را در یک قبر می‌گذارند، او را در قبر دیگری.

بگذارید یک خاطره بگویم از زیباترین عروس و دامادی که در عالم بهترین ارتباط را داشتند، دیگر از این بهتر در عالم ما نداریم. هرگز اصلاً و ابدا. حضرت زهرای اطهر وقتی آمدند خانه امیرالمؤمنین، شروع کردند گریه کردن. امیرالمؤمنین(ع) در اولین گفتگوی خودشان با فاطمه زهرا(س) فرمودند یا فاطمه چرا گریه می‌کنی؟ فاطمه زهرا فرمودند از خانه پدری آمدم در خانه شما، آن قطع، قطع ارتباط از خانه پدر و قرار گرفتن در موقعیت جدید، من را یاد لحظه‌ای انداخت که از خانه تو بیرون خواهم رفت و به خانه مرگ و به خانه قبر خواهم رفت.

نه حضرت زهرا یک ذره از محبتش از حضرت علی کاسته شد این حرف را زد، نه حضرت علی یک ذره کم دوست داشت فاطمه را، نه بحث مردنی بود شب عروسی، مرگ جزء زندگی ماست. مرگ را فراموش نکنید! مرگ جزء لاینفکّ زندگی ماست، مرگ عزیز دل ماست، مرگ رفیق ماست، مرگ همراه ماست، مرگ همیشه در خاطر ماست، مرگ یکی از خاطرات همیشه فعال ماست، ما روزی در دستان غسال و روی سنگ سختی غلت خواهیم خورد، بدن‌مان شستشو می‌شود، به خاک سپرده خواهد شد، روح‌مان به آسمان‌ها خواهد رفت. مرگ یک حادثه نیست، یک همراه همیشگی است. مرگ خیلی زیباست.

«مرگ اگر مرد است گو نزد من آی، تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ» مرگ خیلی قشنگ است. یک وقت از مرگ نترسید، آدم خوبی بشوید ها! آن خوب بودن به درد لای جرز می‌خورد، اصلاً خوب نشوید اگر می‌خواهید از ترس مرگ خوب بشوید. آدم از مرگ که نمی‌ترسد ، آدم با مرگ رفیق می‌شود و خوب می‌شود، آدم از مرگ خوشش می‌آید و خوب می‌شود، آدم منتظر مرگ لحظه شماری می‌کند و خوب می‌شود، نه در برود و خوب بشود، کسی از مرگ در برود و خوب بشود، سعی می‌کند مرگ را فراموش بکند.

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۱ ، ۲۳:۳۴
محمد رئوفی

رسول خدا در جریان هجرت فرمود: علی جان بعد من خانواده‌ام را به تو می‌سپارم، خانواده و اهلبیت من را بیاور مدینه، علی (ع) آمد در خانه فاطمه(س)، محملی را آماده کرد، خانم یا بنت رسول الله محیا بشوید شما امانت هستید باید برسانمتان به رسول خدا، لابد خودشان مؤدب کنار رفتند، خانم سوار محمل نشستند. همچین که این غافله کوچک حرکت کرد، علی بر مرکبی جلوی فاطمه در حرکت بود، فاطمه بر ناقه‌ای سوار بود، در حجاب و محملی نشسته بود، از مکه خارج شدند، دشمنان فهمیدند، گفتند ما که دستمان به رسول خدا نرسید می‌رویم دخترش را اسیر می‌کنیم، تا دستمان به رسول خدا برسد، هنوز ناز شصت علی را نچشیده بودند، یورش آوردند گروهی، علی شمشیر از نیام کشید با سرعت برق آسا دشمن را تار و مار کرد، نگذاشت به ناقه فاطمه، محمل فاطمه تکانی بخورد.

آمد جلوی ناقه فاطمه، آرام صدا زد، خانم شما که نترسیدید، خانم برگشت فرمود: یا علی کسی که تو را داشته باشد ترس ندارد، می‌گویند دیگر علی سوار مرکب نشد، تا مدینه عنان ناقه فاطمه را گرفت با پای پیاده بسوی رسول خدا حرکت کرد.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۱ ، ۱۰:۳۴
محمد رئوفی