استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

موسسه بیان معنوی

درباره وبلاگ

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا / پروردگارا مرا در هرکار صادقانه واردکن وصادقانه خارج نما وازسوی خود سلطان ویاوری برای ماقرار ده.
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی / پروردگارا سینه ی مرا گشاده دار و کار مرا بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند.
-------------------------------------------
به امیدآنکه مقدمه سازان ظهورحضرتش باشیم
-------------------------------------------
لطفا در معرفی این وبلاگ به دوستان همت کنید.
شهید علمدار :
برای بهترین دوستانتان آرزوی شهادت کنید.
----------------------------------------------
لطفا با وضو معارف اهل بیت را مرور کنید.
-------------------------------------------

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رئیس جمهور» ثبت شده است

توی انقلاب ما یک شعاری باب شده «مرگ بر ضد ولایت فقیه». ولی چرا ما مرگ می گوییم بر کسی که ضد ولایت است. چون عنصر ضد ولایت عنصر خطرناکی است. کسی که به همین سهولت، مثل آب خوردن ولایت را بهش بی اعتنایی می کند؛ نوبت ولایت طاغوت که برسد آنچنان محکم می گیردش که آدم خنده اش می گیرد. حداقل توی همه جا اینجوری باش!

مثل این سازمان مجاهدین خلق. تمام مشکل شان روز اول این بود که ولایت فقیه را نمی توانستند بپذیرند. حتی روی دیوارها می نوشتند: رئیس جمهور خمینی. شما یادتون نیست آن زمان طبیعتا. رئیس جمهور خمینی. ما یک دفعه ای بچه بودیم؛ گفتیم: اه! اینها مگه با امام رفاقت دارند. می گفتند: بابا امام را بکنید رئیس جمهور حرفی نیست. چند روز دیگر عزلش می کنیم با انتخابات بعدی، یک کسی دیگر را می گذاریم. ولی ولی فقیه اش نکنید نشود بهش دست زد. رئیس جمهورها بروند زیر نظرش. آن وقت اینها ولایت امام خمینی را نپذیرفتند؛ نتیجه اش چی شد؟ نتیجه اش خیلی ساده ولایت صدام یزید کافر را پذیرفتند. رفتند به دستور صدام عراقی شیعه می کشتند. به دستور صدام آمدند به ایران حمله کردند. فرمانده نظامی شان شد صدام.

کسی که ولایت یاقوت را نپذیرد، ولایت طاغوت را مثل آب خوردن می پذیرد. این تبدیلش می کند به یک عنصر خطرناک. آن وقت شما می بینید بعضی ها هستند یک روحیه ضد ولایی دارند. دقت بفرمایید آدم فکر می کند اینها آدمهایی هستند که زیر بار حرف زور نمی روند، اینها آقا بالا سر نمی خواهند. آدم اولش این جوری فکر می کند. بابا اینکه خیلی خوب است. تو زیر بار حرف زور نرو، نه علی، نه معاویه. ولی اینقدر مثل موم نرمند توی دست معاویه! چقدر آدم مثال تاریخی بزند! عمر سعد علی بن ابیطالب را نمی پذیرفت؛ می گفت: نه. من. فتنه دخالت نمی کنم. شد نوکر نوکر یزید ابن معاویه. آخه یزید اصلا از نظر شخصیت اجتماعی هم آدم پستی بود همان موقع. آن وقت عمر سعد استاد اخلاق بود. یزید بوزینه باز بود. عبیدالله ابن زیاد نوکر یزید بود. شد نوکر آن باهاش امام حسین کشت. چه عنصر خطرناکی است!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۱ ، ۱۷:۵۶
محمد رئوفی

مسئولین نظام جمهوری اسلامی تمام زمینه برایشان فراهم هست که مانند سید و سالار آزادگان ابوترابی زندگی می‌کنند، هر کسی کمتر از ابوترابیِ ما باشد روز قیامت مؤاخذه خواهد شد، آن خاطره را فقط اشاره می‌کنم که آقازاده‌شان به بنده یک سالی می‌فرمودند که : دورانی که نماینده مجلس بودند ما دیدیم مدتی را سحرها با لباس خاکی می‌آید خانه، گفتیم چی شده؟ فهمیدیم :  یک آزاده‌ای از ایشان تقاضا کرده بوده من را کمک کنم دارم بنایی می‌کنم یک وامی یک چیزی جور کن! ایشان که اهل خیلی از رانت‌ها نبودند، قبول کرده بودند که بروند خودشان برایشان بنّایی بکنند؛ نمایندۀ مجلس شدم می‌خواهم کمکت کنم خودم بنایی می‌کنم، کاغذ نوشته بودند برو وامت را بگیر! گفته بود من تا سقف نرسانم وام نمی‌دهند، گفته بود کمکت می‌کنم حالا آن رفیقش فکر کرده چه کمکی می‌خواهد بکند، آقای ابوترابی، هیچی می‌آید بنایی می‌کند.

یک سالی به ما می‌گفتند که آقا شما بیا نمایندۀ مجلس بشو ، رفقا! خیلی هم جدّی می‌گفتند، من گفتم آقا من طاقت بنایی ندارم، می‌گفتند بنایی چیست؟ بنایی نمی‌خواهیم نماینده مجلس بشوید، گفتم والله ما این‌جوری بالای منبر گفتیم دیگر نمی‌شود کم بگذاریم، بالاخره یکی دو نفر شنیدند می‌آیند می‌گویند: آقا تو یک جایی رئیس شدی ما بنایی می‌خواهیم بکنیم نیرو می‌خواهیم، خب چه بگوید آدم؟ شرمنده حرف خودش می‌شود.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۱۳
محمد رئوفی

براى اینکه در قعر جهنم نسوزید

خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند

نامه ی امام خمینی (ره)   به منتظرى    /موضوع : (عدم صلاحیت براى تصدى رهبرى نظام جمهورى اسلامى)]

زمان: 6 فروردین 1368/ 18 شعبان 1409 /  صحیفه امام، ج‏21، ص: 333/مکان: تهران، جماران‏     مخاطب: منتظرى، حسینعلى‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏      /     جناب آقاى منتظرى‏

با دلى پر خون و قلبى شکسته چند کلمه‏اى برایتان می‏نویسم تا مردم روزى در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته ‏اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم میدانم؛ خدا را در نظر می‏گیرم و مسائلى را گوشزد می‏کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامى عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبرى آینده نظام را از دست داده‏اید. شما در اکثر نامه‏ ها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدرى مطالبى که میگفتید دیکته‏ شده منافقین بود که من فایده‏اى براى جواب به آنها نمى‏دیدم. مثلًا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودى که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و مى‏بینید که چه خدمت ارزنده‏اى به استکبار کرده‏اید. در مسئله مهدى هاشمىِ قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر می‏دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‏دادید که او را نکشید. از قضایاى مثلِ قضیه مهدى هاشمى که بسیار است و من حالِ بازگو کردن تمامى آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمى‏باشید و به طلابى که پول براى شما می‏آورند بگویید به قم منزل آقاى پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد اللَّه از این پس شما مسئله مالى هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً  مقدم بر نظر خود میدانید- که مسلماً منافقین صلاح نمی‏دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایى میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند- با دلى شکسته و سینه‏اى گداخته از آتش بی مهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‏کنم دیگر خود دانید:

1- سعى کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدى هاشمى و لیبرالها نریزد.

2- از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‏شوید در هیچ کار سیاسى دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.

3- دیگر نه براى من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهاى بیگانه دهند.

4- نامه‏ ها و سخنرانیهاى منافقین که به وسیله شما از رسانه‏ هاى گروهى به مردم می‏رسید؛ ضربات سنگینى بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتى بزرگ به سربازان گمنام امام زمان- روحى له الفداء- و خونهاى پاک شهداى اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.

و اللَّه قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولى در آن وقت شما را ساده لوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید ولى شخصى بودید تحصیلکرده که مفید براى حوزه‏هاى علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید، مسلماً تکلیف دیگرى دارم و می‏دانید که از تکلیف خود سرپیچى نمی‏کنم. و اللَّه قسم، من با نخست‏  وزیرى بازرگان مخالف بودم، ولى او را هم آدم خوبى می‏دانستم. و اللَّه قسم، من رأى به ریاست جمهورى بنى صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم. سخنى از سرِ درد و رنج و با دلى شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خداى خود عهد کردم که از بدى افرادى که مکلف به اغماض آن نیستم هر گز چشم‏پوشى نکنم. من با خداى خود پیمان بسته‏ام که رضاى او را بر رضاى مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمى‏دارم‏ من کار به تاریخ و آنچه اتفاق مى‏افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعى خود عمل کنم.

من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته ‏ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعى کنند تحت تأثیر دروغهاى دیکته شده که این روزها رادیوهاى بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش میکنند نگردند. از خدا می‏خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضى هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزى نداریم، هر چه هست اوست/////و السلام.یکشنبه 6/ 1/ 68  روح اللَّه الموسوی الخمین

                                                 ‏ 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۳۰
محمد رئوفی