استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

موسسه بیان معنوی

درباره وبلاگ

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا / پروردگارا مرا در هرکار صادقانه واردکن وصادقانه خارج نما وازسوی خود سلطان ویاوری برای ماقرار ده.
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی / پروردگارا سینه ی مرا گشاده دار و کار مرا بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند.
-------------------------------------------
به امیدآنکه مقدمه سازان ظهورحضرتش باشیم
-------------------------------------------
لطفا در معرفی این وبلاگ به دوستان همت کنید.
شهید علمدار :
برای بهترین دوستانتان آرزوی شهادت کنید.
----------------------------------------------
لطفا با وضو معارف اهل بیت را مرور کنید.
-------------------------------------------

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۵۴ مطلب با موضوع «عالیترینهای وبلاگ» ثبت شده است

  بعد از اینکه مقام معظم رهبری به جای امام(ره) نشستند ، آقای گلپایگانی زیاد هم مشهور نیست به حزب‌اللهی بودن، مثلاً حزب‌اللهی شش آتیشه در صحنه، این‌جوری نیست ، مشهور نیست،  بعضی‌ها بعد از اینکه امام از دنیا رفتند شروع کردند یک تبلیغاتی علیه ایشان که حزب‌اللهی‌ها نروند از ایشان تقلید بکنند، می‌خواهم بگویم یک مرجع تقلیدی که مشهور نیست به حزب‌اللهی بودن، چرا انقلابی بود بالاخره در خط بود، در رأی‌گیری‌ها شرکت می‌کرد.

ایشان چه می‌فرمودند؟ پیغام داده بودند به مقام معظم رهبری بنده این را از زبان خودِ آقا شنیدم در یک جلسه‌ای با حضور گروه‌های از خارج از کشور در رحلت ایشان که به محضر ایشان رسیده بودند تصادفاً من آنجا بودم .

ایشان فرمودند که  آقای گلپایگانی دو بار برای من پیغام فرستادند یکی توسط آقازاده‌شان یکی از راه دیگری، به بنده پیغام دادند که اگر ما اشکالی در نظام جمهوری اسلامی ببینیم لازم بدانیم تذکر بدهیم ، آنجا که لازم ندانستیم تذکر بدهیم که شما خودتان درستش می‌کنید.

 اگر لازم دانستیم تذکر بدهیم برای یک بار به شما این پیغام خودمان را می‌رسانیم، اگر شما شنیدید که ما جای دیگر نشستیم گفتیم تکذیب می‌کنم، اگر شنیدید که بار دوم به شما تذکر دادیم، از الان من تکذیب می‌کنم، چون اطمینان دارم این تذکر ما که به شما برسد شما اگر می‌توانستید برطرف می‌کردید این اشکال را، برطرف نکردید یعنی نمی‌شده، ما این‌جوری ولایت فقیه را قبول داریم.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۱ ، ۲۰:۱۴
محمد رئوفی

نیاز شخصیه شهوانی را بهش بپردازی ضعیف میشوی ، خیلی ساده است، حضرت امام ره ، مرحوم شاه آبادی استاد عرفان حضرت امام و  آقای بهجت رضوان الله این بزرگواران در مورد موسیقی که صحبت میکردند یک حرف مشترک داشتند و آن اینکه موسیقی آدم را ضعیف و بی اراده میکند.

لذت میبری ؟ خب  ، مرگش برای همین لذتی هست که میبری . خوشت می آید؟ خب تمام شد فاتحه ات خوانده است. این ضعف کجا خودش را نشان میدهد ؟ خیلی جاها.

امام خمینی ره در جایی فرمودند:  موسیقى خراب می‏کند دِماغ بچه‏ هاى ما را؛ مغز بچه ‏هاى ما را فاسد می‏کند. دائماً تو گوش یک جوان موسیقى باشد، این دیگر به کار نمی‏رسد؛ این دیگر نمی‏تواند فکر جدى بکند. (در جایی دیگر میفرمایند:)

اینکه میگویند که اگر چنانچه موسیقى در رادیو نباشد آنها میروند از جاى دیگر میگیرند موسیقى را، بگذار بگیرند از جاى دیگر، شما عجالتاً آلوده نباشید؛ آنها هم کم کم برمیگردند به اینجا. این عذر نیست که اگر موسیقى در رادیو نباشد، آنها میروند از جاى دیگر موسیقى میگیرند. حالا اگر از جاى دیگر موسیقى بگیرند، ما باید به آنها موسیقى بدهیم؟! ما باید خیانت بکنیم؟! این خیانت است به یک مملکتى، خیانت است به جوانهاى ما. این موسیقى را حذفش کنید بکلى، عوض این یک چیزى بگذارید آموزنده باشد. کم کم مردم را و جوانهاى ما را عادت به آموزندگى بدهید؛ از آن عادت خبیثى که داشتند برگردانید. اینکه میبینید که جوانها اگر این نبود میروند سراغ موسیقى دیگر، براى این که اینها عادت کردند! این شاهد بر این است که جوانهاى ما فاسد شدند. الآن ما موظّفیم که این نسلى که فاسد شده برگردانیم به صلاح و نگذاریم این کوچکهاى ما فاسد بشوند، اینها را جلویش را بگیریم، (صحیفه امام جلد 9)

گزیده ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی با موضوع موسیقی1375

آنان که در امر نوازندگی یا خوانندگی فعال بودند اظهار داشتند که طبق فطرت و ذوقی سلیم، نظم منطقی را در کار معمول می‌داشته، و قواعد را رعایت می‌کرده‌اند. هفت دستگاه اصلی موسیقی و دستگاه‌های فرعی آن، که تنها مربوط به موسیقی ایرانی نیست، بلکه در همه آهنگ‌های جهان وجود دارد، به گونه‌ای تکوین یافته که هر صدایی شما دربیاورید، در یکی از آن دستگاه‌ها هست. بدین ترتیب می‌توان نتیجه گرفت: هنر موسیقی، تلفیقی از دانش، اندیشه و فطرت خدادادی است؛ که مظهر فطرت خدادادی، در درجه اول، حنجره انسان‌ها، و در درجه دوم، سازهایی است که به دست انسان‌ها ساخته شده است. پس می‌بینید که پایه، پایه الهی است. اولین نتیجه‌ای که می شود گرفت آن است که ما این هنر را، در راه خدا مصرف کنیم. ما از دوران جوانی خودمان حرف‌های برخی از اهالی هنر را می‌شنیدیم که روشنفکر مآبانه و واقعاً بی­پایه و اساس، مبتنی به این نکته بود که «ما هنر را در راه فکر و پیش‌بینی و سیاست، به کار نمی‌بندیم». آنها که ادعاهایی چنین داشتند، هنرشان- اعم از شعر و دیگر فنون- بیش از سایرین در خدمت سیاست‌ها قرار می‌گرفت. قصد ورود به چنین بحث‌هایی را ندارم. اما می‌خواهم بگویم هر کاری که متکی به اراده انسان است، باید برای هدفی انجام گیرد. هرچه هدف متعالی‌تر باشد، آن کار یا هنر ارزشمندتر می‌شود. متأسفانه هدف موسیقی در شرق، در حد تعالی خود موسیقی نبوده است. درست است که در غرب، موسیقی رقص و لهو و سایر موسیقی‌های منحط وجود دارد، اما در همان نقطه از جهان، از دیرباز موسیقی‌های آموزنده و معنادار هم بوده است؛ موسیقی‌ای که برای گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، می‌تواند بلیت تهیه کند، در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی از آن لذت ببرد. در غرب موسیقی‌هایی که گاهی یک ملت را نجات داده و گاهی یک مجموعه فکری را به سمت صحیحی هدایت کرده، کم نبوده است. غرب برخوردار از چنین ویژگی‌ای نیز بوده، و هست. در شرقی که راجع به آن گفتم (یعنی در محدوده جغرافیایی مورد اشاره) متأسفانه موسیقی از چنین اعتبار و جایگاهی برخوردار نبوده است. موسیقی در اینجا عبارت از آهنگ‌ها و آلات و ادوات لهو بوده؛ که فقها از آن، به «موسیقی لهوی حرام» تعبیر کرده‌اند. فرض بفرمایید فلان خلیفه، شبی دچار بی‌خوابی می‌شده است. موسیقی­دان با آن خصوصیاتی که گفتم «اهل خرد و قریحه و ذوق است»، بایستی خود را می‌شکست، پای تخت خلیفه می‌نشست، تا خلیفه از حالت افسردگی که بیرون می‌آمد! این وضعیت موسیقی در بارگاه خلفا و امرای عرب بود. عین همین قضیه، در مورد سلاطین ایران هم صدق می‌کند. پادشاهانی که اهل موسیقی لهو بوده و دربارهای موسیقی طلب داشته‌اند، کم نیستند. که از آن جمله می‌توان به دربار قاجار و پادشاهان آن سلسله اشاره کرد. توجه می‌کنید که موسیقی در خدمت چه جریان­ها و کسانی بوده است؟! اینکه می‌بینید در کلمات فقها، موسیقی، مقوله‌ای حرام و ممنوع و دست نزدنی و نزدیک نشدنی است، به همین خاطر است. حرف من با موسیقی‌دان‌ها این است که موسیقی را به سمت معنا و هدف‌های متعالی ببرید؛ هدف‌هایی فراتر از هدف عیاشی؛ فلان عاشق کذایی که بهمان معشوقه کذایی‌تر را دوست می‌داشته، و چون مورد بی اعتنایی وی قرار گرفته و دلش شکسته است، می‌خواهد پای فلان ساز بنشیند، و در اثر آهنگ و ترانه سوزناک، اشکی از ره فراق بریزد! چنین هدفی در استعمال موسیقی ارزشمند نیست. چه ارزشی دارد که به خواهش دل یک نفر بسازند و بخوانند و بنوازند، و آن اندیشه ریاضی و محاسبه علمی و منطقی را- که اعتبار موسیقی است- چنین خوار و ذلیل کنند؟! ارزش و هدف و تعالی در موسیقی، این نیست. موسیقی متعالی، موسیقی‌ای است که برای هدف متعالی باشد. اگر چنین باشد، آن وقت می‌شود موسیقی را پاک و مقدس نامید. موسیقی را باید به سمت هدف متعالی بکشانید. این را هم فراموش نکنید که، کلام، از محسنات موسیقی ماست. اصلاً نقطه قوت در موسیقی فارسی و عربی، وجود کلام به صورت اغلبی است. یعنی غالباً چنین بوده که موسیقی با کلام همراه می‌شده است. مسلماً کلام، بر جهت‌گیری کار مجموعه شما، تأثیر می‌گذارد. درخواست من از شما آقایان موسیقی‌دان‌ها و افرادی که در این زمینه بسیار مهم صاحب نظر و هنر هستید، این است که احساس مسئولیت کنید، و موسیقی را نجات دهید. بعضی از موسیقی­دان‌های سنتی اصیل و ریشه‌دار، گاهی می‌گویند که «موسیقی قبل از انقلاب دچار ابتذال شده بود؛ ولی در دوران انقلاب الحمدالله، آن ابتذال از بین رفت». من این را نمی‌خواهم بگویم. من تقسیم دیگری را می‌خواهم مطرح کنم. چون تنها به اینکه آن ابتذال‌ها از بین برود، قانع نیستم. بلکه می‌گویم در همین موسیقی غیرمبتذل سنتی عالمانه هم، شما وظیفه دارید جهت‌گیری درست ایجاد کنید. توقع من از شما، هدف­دارکردن موسیقی است. به دنبال مسائلی چنین، در وادی موسیقی باشید. موسیقی باید در این جهت برود و صدا و سیما، موظف‌ترین و مسئول‌ترین مرکز برای این کار است. اینکه از صدا و سیما اسم می‌برم، بدین معنا نیست که وزارت ارشاد را فراموش کنیم. وزارت ارشاد هم جزو موظف‌ترین­هاست. اما شما جزو متعهدترین و موظف‌ترین­ها هستید. پس، به سراغ این کار بروید.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۱ ، ۱۸:۳۵
محمد رئوفی

آیا شما فرمودید پیرمردهایتان هم ظهور را درک میکنند؟

فایل صوتی سخنان آیت الله ناصری

سوال از آیت الله ناصری در مورد صحت فایل صوتی :

با سلام لطفا نظرتان را در خصوص 1- صحت فایل صوتی منتسب به شما در خصوص نقل قول از ایتالله بهجت پیرامون زمان ظهور حضرت مهدی عج 2- چگونگی درک ظهور برای افراد عادی و خواص چیست 3- رجعت برای خواص در زمان ظهور و رجعت در زمان سایر ائمه چیست .

با تشکر وارزوی عزت و توفیق الهی برای شما و سایر عزیزان مطلبی که راجع به ظهور حضرت بقیه الله روحی له الفداه در موبایل ها و غیره از بنده نقل شده است مقرون به صحت بلکه در جلسات متعددی مرحوم آیت الله بهجت این مطلب را به بنده فرمودند مضافا به این که در بعضی از کتب ایشان ( جرعه ای از وصال صفحه 25 ) نوشته اند که ما تا کنون به جوانان بشارت می دادیم که ظهور نزدیک است و زمان ظهور را درک خواهند کرد و الآن به پیرها هم بشارت می دهیم که زمان ظهور را درک خواهند دید


ثواب لعن بیشتر است یا صلوات ؟

کدام نماز اول وقت انسان را به مقام میرساند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۸:۱۷
محمد رئوفی


این سخنرانی در حرم امام هشتم در 5 جلسه بوده است در ذیل قسمت کوتاهی از آن را خواهید شنید.


قشنگترین نماز شب

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۵:۱۸
محمد رئوفی

براى اینکه در قعر جهنم نسوزید

خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند

نامه ی امام خمینی (ره)   به منتظرى    /موضوع : (عدم صلاحیت براى تصدى رهبرى نظام جمهورى اسلامى)]

زمان: 6 فروردین 1368/ 18 شعبان 1409 /  صحیفه امام، ج‏21، ص: 333/مکان: تهران، جماران‏     مخاطب: منتظرى، حسینعلى‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏      /     جناب آقاى منتظرى‏

با دلى پر خون و قلبى شکسته چند کلمه‏اى برایتان می‏نویسم تا مردم روزى در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته ‏اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم میدانم؛ خدا را در نظر می‏گیرم و مسائلى را گوشزد می‏کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامى عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبرى آینده نظام را از دست داده‏اید. شما در اکثر نامه‏ ها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدرى مطالبى که میگفتید دیکته‏ شده منافقین بود که من فایده‏اى براى جواب به آنها نمى‏دیدم. مثلًا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودى که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و مى‏بینید که چه خدمت ارزنده‏اى به استکبار کرده‏اید. در مسئله مهدى هاشمىِ قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر می‏دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‏دادید که او را نکشید. از قضایاى مثلِ قضیه مهدى هاشمى که بسیار است و من حالِ بازگو کردن تمامى آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمى‏باشید و به طلابى که پول براى شما می‏آورند بگویید به قم منزل آقاى پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد اللَّه از این پس شما مسئله مالى هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً  مقدم بر نظر خود میدانید- که مسلماً منافقین صلاح نمی‏دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایى میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند- با دلى شکسته و سینه‏اى گداخته از آتش بی مهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‏کنم دیگر خود دانید:

1- سعى کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدى هاشمى و لیبرالها نریزد.

2- از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‏شوید در هیچ کار سیاسى دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.

3- دیگر نه براى من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهاى بیگانه دهند.

4- نامه‏ ها و سخنرانیهاى منافقین که به وسیله شما از رسانه‏ هاى گروهى به مردم می‏رسید؛ ضربات سنگینى بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتى بزرگ به سربازان گمنام امام زمان- روحى له الفداء- و خونهاى پاک شهداى اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.

و اللَّه قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولى در آن وقت شما را ساده لوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید ولى شخصى بودید تحصیلکرده که مفید براى حوزه‏هاى علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید، مسلماً تکلیف دیگرى دارم و می‏دانید که از تکلیف خود سرپیچى نمی‏کنم. و اللَّه قسم، من با نخست‏  وزیرى بازرگان مخالف بودم، ولى او را هم آدم خوبى می‏دانستم. و اللَّه قسم، من رأى به ریاست جمهورى بنى صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم. سخنى از سرِ درد و رنج و با دلى شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خداى خود عهد کردم که از بدى افرادى که مکلف به اغماض آن نیستم هر گز چشم‏پوشى نکنم. من با خداى خود پیمان بسته‏ام که رضاى او را بر رضاى مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمى‏دارم‏ من کار به تاریخ و آنچه اتفاق مى‏افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعى خود عمل کنم.

من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته ‏ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعى کنند تحت تأثیر دروغهاى دیکته شده که این روزها رادیوهاى بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش میکنند نگردند. از خدا می‏خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضى هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزى نداریم، هر چه هست اوست/////و السلام.یکشنبه 6/ 1/ 68  روح اللَّه الموسوی الخمین

                                                 ‏ 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۳۰
محمد رئوفی