استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

موسسه بیان معنوی

درباره وبلاگ

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا / پروردگارا مرا در هرکار صادقانه واردکن وصادقانه خارج نما وازسوی خود سلطان ویاوری برای ماقرار ده.
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی / پروردگارا سینه ی مرا گشاده دار و کار مرا بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند.
-------------------------------------------
به امیدآنکه مقدمه سازان ظهورحضرتش باشیم
-------------------------------------------
لطفا در معرفی این وبلاگ به دوستان همت کنید.
شهید علمدار :
برای بهترین دوستانتان آرزوی شهادت کنید.
----------------------------------------------
لطفا با وضو معارف اهل بیت را مرور کنید.
-------------------------------------------

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

يكشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ۰۴:۵۱ ب.ظ

۳

....همین قدر که استفاده زیادی از قدرت زشت است، استفاده زیادی از قانون هم زشت است، قانون محترم است، ولی شما حق نداری زیادی قانون بگذاری، ما با قانون رفتارهای مردم را تغییر بدهیم، چقدر اساساً می‌توانیم این کار را بکنیم؟ در فلسفه حقوق این باید بحث بشود. الان در تشکیل خانواده چقدر باید با قانون جلوی طلاق را گرفت؟ چقدر باید با قانون جلوی ظلم مردها به زن‌ها را گرفت؟ چقدر باید با قانون جلوی هر نوع سوء استفاده اقتصادی را گرفت؟ مثالی که برای بحثم می‌زنم و رد می‌شوم و نمی‌خواهم زیاد سر این موضوعات بمانم فقط توجه بفرمایید این است که در اقتصاد می‌گویند آقا آنقدری که بازار می‌تواند اقتصاد را رونق بدهد قانون نمی‌تواند، یکی از تفاوت‌های اساسی اقتصاد مارکسیستی با اقتصاد غربی این بود که اقتصاد غربی بیشتر با بازار کار می‌کرد، می‌گفت می‌رویم روی عرضه و تقاضا کار می‌کنیم ولی از این طرف قانون بگذاریم قانون می‌گذاریم احتکار کسی حق ندارد بکند، قانون می‌گذاریم این قیمت را نبرید بالا، قانون می‌گذاریم...، جواب نمی‌دهد قانون، اصلاً بدتر می‌کند.

ما با مقررات، سخت کردن مقررات آموزشی چقدر سود کردیم در فربه ساختن استعدادهای جوان‌هایمان برای تحصیل و تعلیم و تربیت و کار پژوهش؟ همین مقررات آموزشی، مقررات آموزشی وقتی که زیاد شد، دیگر طرف دغدغه‌اش این می‌شود، که این مقررات را پاسخگو باشد، هیچ وقت احساس مسئولیت برای رشد علم و تحصیل علم نمی‌کند، روح خودش را نجات یافته می‌بیند از اینکه بخواهد چه کار کند؟ شاید در تدبیری که می‌خواهیم در یک مدرسه انجام بدهیم باید مقررات آموزشی را اصلاً مقدارش را کم کنیم، بگوییم اینها را پدر، مادر، ما این را با مقررات جلوگیری نمی‌کنیم.

از اهرم قانون نمی‌شود زیاد استفاده کرد، قانون خوب است ولی قانون زیادی خوب نیست. بنده تصور می‌کنم زمان آقا امام زمان(ع) یکی از اتفاقاتی که خواهد افتاد، مقدار قانون کم خواهد شد اصلاً خودِ افزایش مقدار قانون افزایش مقدار پلیس را اقتضا خواهد کرد، جامعه‌ای که پلیس زیاد داشته باشد، این جامعه جامعه مفیدی نیست، جامعه راحتی نیست، جامعه مطلوبی نیست و یک سلسله عوارض دیگری، مسئولیت‌ها را همه را سپردیم به قانون، آنجایی که اخلاق یک جایی دارد که نباید جای خودش را به قانون بدهد، مرز دارد یک جاهایی، خیلی جاها هم پوشانی دارند هم اخلاق است هم قانون است شما کسی را بکُشی هم کار غیراخلاقی کردی هم کار غیر قانونی. آنجاها را ما باید چه کار بکنیم؟ در غرب در مقام جلوگیری از ظلم زنان، مردان به زنان این همه قانون گذاشتند قوانین عجیبی که آثارش هم خیلی عجیب شده، از آن طرف نه زن‌ها به حق خودشان رسیدند که ذلیل‌تر شدند در غرب، من چندی پیش کانادا بودم رسماً می‌گفت که ما اینجا خانم‌ها را کمتر حقوق می‌دهیم، بعد من مقایسه می‌کردم با ایران می‌دیدم ایران خیلی جلوتر است، نمی‌توانند همه جا این را برآورده کنند و دارند بر می‌گردند به یک چیزهای دیگری. از قانون نمی‌شود زیاد استفاده کرد، دیگر اهرم‌های که گفتم شما بگویید، از تبلیغات چقدر می‌شود استفاده کرد؟ امیرالمؤمنین فدایت بشوم افشاگری کن! امکانات تبلیغات مالِ توست، تو بیانش را داری، بزن داغونشان کن اینها را، نمی‌گوید، دیشب یک جمله من عرض کردم، اطلاع‌رسانی در فضای سیاسی جامعه بیشتر با اصلاح دیدگاه دادن نگاه درست و قدرت تشخیص به مردم است، اطلاعات ریز نمی‌دهد، جامعه اسلامی، شب عاشورا یک حُسنی که داشت این بود که بدها برای اولین بار در تاریخ اسلام لو رفتند و خوب‌ها هم لو رفتند، تا قبل از آن نه خوب‌ها لو رفته بودند درست و حسابی نه بدها، کسی لو نمی‌دهد، فضا مبهم است، این فضای مبهم انتخاب شده است.

قرآن صریحاً در این باره دارد صحبت می‌کند، اصلاً قرآن صحبت عجیبی دارد ، به قرآن نگاه کنید به شما یک جوری نگاه می‌کند، بعد با شما حرف می‌زند، می‌خواهد ببیند شما متوجه می‌شوید یا نه؟ یک جوری نگاه می‌کند، ببین منافقین می‌گویند که هر موقع آیه قرآن نازل می‌شود به همدیگر می‌گویند آیا خدا در این آیه ما را افشا کرد؟ چه فهمیدی؟ من افشا نمی‌کنم، دیدید، آنها هم کم کم دارند دست من را می‌خوانند، در تبلیغات دست و پا بسته است.

من چون این بحث را خیلی کلان دارم مطرح می‌کنم هم مثال‌های خُرد برایش می‌زنم هم مثال‌های کلان، شما نگاه بکنید، نمامی یا سخن‌چینی، شما حق نداری رفتار کسی را اصلاح بکنی، الا شذ و ندر که واقعاً شذ و ندرش گیر آمدنی نیست به این سادگی‌ها، غیبت نباید بکنی، آقا بگذار من آبرویش را ببرم خودش را جمع کند، بی‌جا می‌کنی، عزیز من اگر تحت فشار و استرس آبروریزی در اثر غیبت کردن کسی رفتارش اصلاح بشود این اصلاح نشده.

در یک جمع ضد انقلابی در خارج که مجبور شدم حتی بدون لباس بروم آنجا نمی‌شد، تحمّل نمی‌کردند، نیم پهلوی و نمی‌دانم چه و چه و اینها مثلاً در آن جلسه رفت و آمد داشتند، گفتند اولین بار است یک طلبه می‌آید اینجا، در آن جلسه بحث به آزادی کشید، گفتم ما آزادی را بهتر می‌فهمیم یا شما؟ ما یک مفهومی داریم به نام آزادی روانی، کسی حق ندارد غیبت کسی را بکند، به خاطر ترس از آبروریزی مردم را وادار کند به دینداری کردن، جنگ روانی محدودیت‌های ذاتی دارد نه محدودیت‌های جهتی و محدودیت، چون مهم این است که تو جنگ روانی را علیه کی استفاده کنی، نه اصلاً جنگ روانی را خیلی وقت‌ها نباید استفاده کنی، اصلاً نباید استفاده کنی.

به شهید بهشتی گفتند که شما خبر خوش به تو بدهیم، رقیب سیاسی ایشان بنی‌صدر بود دیگر، حالا بنی‌صدر را هم که شما احوالش را الان می‌دانید، مسئله حل شده است الان، گفتند آقا خانم و دختر بنی‌صدر را در تظاهرات همراه با منافقین چاقو می‌کشیدند به مردم تیغ می‌کشیدند به مردم گرفتیم، خوشحال باش! ما این را فردا تیتر کنیم خانم و دختر بنی‌صدر همراه منافقین بودند این داغون شده دمار از روزگارش در آمده، آقای بهشتی فرمودند بلافاصله همین الان آزاد کنید، رفقای شهید بهشتی عرض کردند که آقا جان جرم انجام دادند، دیگر چقدر تو کوتاه می‌آیی مقابل بنی‌صدر؟ ایشان برگشتند فرمودند مروت سیاسی اقتضا می‌کند یا این تعبیر، مروت سیاسی اقتضا نمی‌کند آدم رقیبش را با عیب خانواده‌اش از صحنه بیرون کند.

خطبه قاصعه نهج‌البلاغه را شما نگاه بکنید، امیرالمؤمنین می‌فرماید که: خدا می‌توانست پیامبر‌ها را یک کاری بکند هر کسی دید جذب بشود، کافی بود یک تاج ویژه‌ای از طلا بهشون بدهد، مثلاً بگذارد روی سرشان، آن وقت هر کسی آنها را می‌دید می‌گفت نه این معلوم است نگاه کن، اِ این معلوم است دیگر، این آه آه، تمام شد، همه با آن تاج فهمیدند که او پیامبر است. ولی خدا این کار را نکرد، چرا این کار را نکرد؟ برای اینکه تو بتوانی اشتباه بکنی.

نظرات  (۳)

با عرض سلام و خسته نباشید از وبلاگ خوبتون میخواستم بگم شض صحیح نیست بلکه شذ صحیح است.
۱۸ تیر ۹۱ ، ۱۹:۱۲ سید عباس گمنام
 سلام
این لوگویی که تو آوینی کار شده از وبلگتون رو دیدید؟؟ پیشنهادی در شکل آن ندارید؟؟
http://www.aviny.com/
پاسخ:
سلام علیکم / از لطف شما سپاسگزارم ، از خدا آرزو دارم قلبهای بچه های حزب الهی این مملکت بیشتر به هم نزدیک شود.
امید آنکه ما هم در مقدمه سازی ظهور حضرتش ذره ای بحساب آییم.
۱۸ تیر ۹۱ ، ۱۸:۵۲ سید علی موسوی
سلام. اس ام اس شما برام رسید. ممنون. سایت خوبیه. ما همه نسبت به استاد پناهیان و نظریاتشون ارادت داریم. همیشه خدمت میرسیم البته اگه خدا بخواد. ان شاءالله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی