....همین قدر که استفاده زیادی از قدرت زشت است، استفاده زیادی از قانون هم زشت است، قانون محترم است، ولی شما حق نداری زیادی قانون بگذاری، ما با قانون رفتارهای مردم را تغییر بدهیم، چقدر اساساً میتوانیم این کار را بکنیم؟ در فلسفه حقوق این باید بحث بشود. الان در تشکیل خانواده چقدر باید با قانون جلوی طلاق را گرفت؟ چقدر باید با قانون جلوی ظلم مردها به زنها را گرفت؟ چقدر باید با قانون جلوی هر نوع سوء استفاده اقتصادی را گرفت؟ مثالی که برای بحثم میزنم و رد میشوم و نمیخواهم زیاد سر این موضوعات بمانم فقط توجه بفرمایید این است که در اقتصاد میگویند آقا آنقدری که بازار میتواند اقتصاد را رونق بدهد قانون نمیتواند، یکی از تفاوتهای اساسی اقتصاد مارکسیستی با اقتصاد غربی این بود که اقتصاد غربی بیشتر با بازار کار میکرد، میگفت میرویم روی عرضه و تقاضا کار میکنیم ولی از این طرف قانون بگذاریم قانون میگذاریم احتکار کسی حق ندارد بکند، قانون میگذاریم این قیمت را نبرید بالا، قانون میگذاریم...، جواب نمیدهد قانون، اصلاً بدتر میکند.