یادداشت 176 : باور کنید، باور کنید، باور کنید
باور کنید امام زمان دلش برای شما تنگ میشود. امام رضا دلش برای شما تنگ میشود. در و دیوار حرمش برای صدای شما که میگویید «السّلام علیک یا علیبن موسی الرضا» گریه میکنند. اگر کسی باور کرد؟!
میدانید اگر من و شما باور کنیم امام زمان به ما علاقه دارد سیراب میشویم؟ لبریز میشویم؟ سرشار میشویم؟ سرمست میشویم؟ خلاءهای وجودیمان پر میشود؟ میدانید بهترین آدمهایی که در راه امام زمان تکّهتکّه میشوند، روز قیامت شرمندۀ محبّت آقا امام زمان هستند و میگویند آقا! یک ذرّه از محبّت تو را، یک ذرّه از جگرهایی را که در تو سوخت بهخاطر من، نتوانستم جبران کنم میدانید همۀ عزاداران اباعبدالله الحسین روز قیامت شرمندۀ امام حسین هستند؟ نگاه میکنند میبینند امام حسین بیشتر از اینها که برای امام حسین سوختند برایشان سوخته.
آن عارف گفته بود که اگر گناهکارها بدانند امام زمان چقدر دوستشان دارد از دنیا میروند، از شدّت اهمیّت این موضوع. ولی خب الحمدلله گناهکارها که متوجّه نمیشوند که. بهش میگویی امام زمان تو را دوست دارد. میگوید آقا! برای چی؟ امام زمان را با خودش مقایسه میکند. میگوید من به چه درد امام زمان میخورم؟ فکر کرده امام زمان مثل خودش که فقط به کسانی که به دردش میخورند، علاقه دارد. خب امام نیست که بداند دل امام چگونه است.
به این آیه از سورۀ توبه نگاه کنید. این وصف حال پیامبر و همۀ امامان ماست. «لَقَدْ جَاءکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ»، یک پیامبری برایتان فرستادم که حریص شماست، هر چه برای شما سخت باشد، برای او هم دشوار خواهد بود.