یادداشت 47 : حجاب (کلام اول)
آقایان باید رحم و شفقت داشته باشند، خوی تجاوزگرانه نداشته باشند، خوی فریبکارانه نداشته باشند، خب همین احساس را هم خانمها باید داشته باشند، پس من میتوانم بگویم :
حجاب یعنی مهربانی، منتها مهربانی به دو گروه: یک: به آقایان دو: به خانمهای دیگر، وقتی که شما حجاب داشته باشید ، بروید در یونیفرمی که متّحدالشکل بشوید ، به خانمهای دیگر رحم کردهاید. من خواهش میکنم بیانیههایی از سمت خانمهای سی ساله به نفع عرض بنده صادر بشود علیه خانمهای بیست ساله، که آقا اینها زندگی ما را به هم پاشیدند، اینها وقتی که میآیند جلوی شوهرهای ما رژه میروند شوهرهای ما دیگر (نگاهشان مقابل ما) نیست، این رحم و شفقت در کلاس، یک خانمی که حجاب دارد رفتارش متین است، من این را از شما میپرسم شما بگویید، این حرفِ من درست است یا نه؟ یک خانمی که رفتارش و حجابش متین است موجب میشود اعصاب دخترهای همکلاسیش خورد نشود، حرفِ من درست است یا نه؟ این را چرا نمیگویید؟ چرا اجازه میدهید در عرصۀ دلبری کردن، رقابت اتفاق بیافتد و آن کسی که اول بار زیر پاها له میشود خودِ خانمها هستند، فرق نمیکند که خانمی که از زیبایی برخوردار باشد یا نباشد، بالاخره رقابت استرس میآورد، این بازار رقابت را چرا تشدیدش میکنید؟ لذا آن خانمی که برایش مهم نیست، آقا دیگران دچار استرس میشوند، چی دارد میگوید پیش خودش؟ حتماً پیش خودش دارد میگوید به جهنم که دچار استرس میشوند، بروند بمیرند، من باید در این رقابت الان میتوانم، توجّه جلب کنم، توجّه جلب کنم، یا کینهای است میخواهد انتقام بگیرد.