ما رفته بودیم تخت جمشید آنجا این کسی که توضیح میداد حالا شاید دید
من عمامه به سرم هست این توضیحات اضافی را به ما داد، گفت حاج آقا اینجا در این
پیکرههایی که میبینید یک دانه تصویر خانم نیست چون اصلاً سالن خانمها از سالن
آقایان اینجا کاملاً جدا بوده، گفت سالن خانمها این طرف بوده، اینجا پیکرۀ بیحجاب
زن نمیبینید و آن آقا حرفهایی زد که من بعضیهایش را الان بگویم میگویید این
حاج آقا هم رفته یک حرفهای مبالغهآمیزی پیدا کرده نسبت به مسئلۀ حجاب و اینها از
تخت جمشید چقدر دارد سوء استفاده میکند.
بروید در تاریخ ایران نگاه کنید، بروید در تاریخ جهان نگاه کنید، فیلمهای
قدیمی لندن را یا همان انگلیسیها، فقط اروپاییها را ببینید لباسهایشان را دیدید
چهجوری است؟ آنها دامنهای بلندی میپوشیدند حالا شاید میگویند ماکسی نمیدانم
چی، فنر زیر این دامنها میگذارند که از چادرِ ما هم یک جورهایی پوشیدهتر است
بعد انواع لباسهای قدیمی اروپاییها را شما نگاه میکنید تا مچ دست چهجوری کِش
داشته باشد، اینها انواع لباسهایی بوده که قبلاً پوشیده شده.
بنده اعتقاد شخصیام این است شاید شما این اعتقاد شخصی بنده را
نپسندید، معتقدم مسئلۀ بیحجابی مسئلۀ بشر نیست، یک مسئلۀ دستسازی است که بعد از
پروتکلهای دانشورهای صهیون بعد از اینکه صهیونیستها بر جوامع مسیحی تسلّط پیدا
کردند این پدیده به عنوان یک پدیده نوظهور خودش را نشان داد.
دوران افول خودش را هم آغاز کرده وقتی که اینها میگویند هدف، در اولین
پروتکلشان میگویند هدف وسیله را توجیه نمیکند و هر چه در راه رسیدن به هدف
انجام دهیم خوب است بعد اینجوری عبارتشان است، من یکی از عبارتهایشان را آوردم،
حیا، عفت و ناموس را به وسیلۀ قهرمانان آموزگاران و کلاً آموزش و پرورش از مغزها
بیرون آورده که این چیزها در اجتماع مفهومی ندارد.
ما باید یک کاری بکنیم حیا و عفت در بین مردم از بین برود، بعد ببینید
در جملهای که نوشتند نسبت به خودشان که حاکمیت جهان را داشته باشند این است.
بنابراین حاکمی که خویش را مقید و پایبند به دستورات اخلاقی میداند در واقع مغز
سیاسی ندارد و هرگز حکومتش پایدار نمیماند. صهیونیستها برای اینکه بر جامعۀ گیوم
یعنی کافران نجس یعنی حیوانهای دو پا یعنی مسلمانها و مسیحیها حکومت کنند
راهبرد کلیدیشان این است که اینها باید بیبند و بار باشند، بیبند و بار نباشند
نمیشود.
من از جملات برخی از اندیشمندان غربی مثلاً فلانتز فانون را بگویم،
ایشان میگوید هر چادری که دور انداخته شود در مملکتهای اسلامی افق جدیدی را که
برای استعمار ممنوع بوده در برابر او میگشاید و پس از دیدنِ هر چهرۀ بیحجابی
امیدهای حملهور شدن استعمار ده برابر میشود.
بنده اصل موضوع حجاب را یک موضوع سیاسی امنیتی میدانم، یک موضوع
فرهنگی نیست، یک موضوع فکری هم نیست، عیبی ندارد در موردش صحبت کنیم، هم از نظر
فرهنگی رویش کار کنیم هم از نظر فکری در موردش صحبت بکنیم اصلاً چیز درستی هست یا
چیز درستی نیست با اینکه حکم خدا هم هست در قرآن عیبی ندارد عقلانی هم در موردش
صحبت کنیم ولی پدیدۀ بیحجابی که موجش جهان را گرفته این یک طراحی جداگانه داشته،
در اتاقهایی که اتاق فکرهایی که برنامهریزی میکردند برای تسلّط بر حیات بشر
توسط آن جوامع گیوم طراحی میشود.
باز هم این حرفها در خارج از کشور زدنش خیلی آسان است، در مثلاً
فرودگاه لندن ما ایستاده بودیم من به این رفیقمان گفتم اینجا نگاه کن خانوادههایی
که حجاب و مذهب و متانت و پدرسالاری را نگاه میکنند کیها هستند؟ گفت نگاه کردن
نمیخواهد خانوادههای یهودی و بعضی از خانوادههای مقید مسلمان، آن وقت یهودیها
خودشان حجاب را اینجوری رعایت میکنند به دیگران چهجوری توصیه میکنند.