یادداشت 299 : امیرالمؤمنین(ع) هم نگران عاقبتبهخیری بود
تک تک ما باید بهصورت خیلی جدی این
سؤال را از خودمان داشته باشیم. ما که ریزهخور خوان امیرالمؤمنین هستیم و خاک کف
پای غلام امیرالمؤمنین، قنبر هم نمیشویم، خیلی فاصله داریم با حضرت. باید در این
اخلاق و در این ویژگی شباهت به حضرت داشته باشیم؛ که تا رسول خدا صدا زد: «علیجانم!
میبینم در یک ماه رمضانی محاسن تو به خون سرت خضاب میشود»
آقا بلافاصله پرسیدند:
«آیا آن موقع من دین دارم؟»
علیجانم! تو مولود کعبه هستی، تو تضمینی هستی، اینهمه کلمات را تو شنیدهای، میدانی، دیدهای همۀ وحی را و همۀ مراتب عالیِ معنوی را. قسیمالجنّة والنّار هستی؛ چرا این سؤال را میکنی؟
چون در روح علیبن ابیطالب ذرّهای غرور نیست، ذرّهای تکبّر نیست. امر خدا در قلب علی(ع) باعظمت است. «عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَادُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ»(نهجالبلاغه/خطبه193)
رسول خدا باز ضمانت داد به علیبن ابیطالب، بله علیجانم! تو آن موقع بر نماز خواهی بود، تو آن موقع بر دین خواهی بود. (فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا یُبْکِیکَ؟ فَقَالَ: یَا عَلِیُّ أَبْکِی لِمَا یُسْتَحَلُّ مِنْکَ فِی هَذَا الشَّهْرِ کَأَنِّی بِکَ وَ أَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّکَ ... فَضَرَبَکَ ضَرْبَةً عَلَى قَرْنِکَ فَخَضَبَ مِنْهَا لِحْیَتَکَ. قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع: فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ ذَلِکَ فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِی؟ فَقَالَ ص: فِی سَلَامَةٍ مِنْ دِینِکَ)(امالیصدوق/93)
حالا شما فکر میکنید امیرالمؤمنین دیگر خیالش راحت شد و دیگر بحث نگرانی از عاقبت بهخیری از مجموعۀ سرفصلهای مناجاتهای امیرالمؤمنین خارج شده باشد؟ تا ضربت ابنملجم ملعون به فرق علی اصابت کرد، صدا زد «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ»(مناقبابنشهرآشوب/2/119) این فزتُ، ما گاهی ترجمه میکنیم در زبانحالها میگوییم «راحت شدم»، بله معلوم است امیرالمؤمنین از غم دنیا راحت شد، ولی فزتُ یعنی فائز شدم، سعادتمند شدم، الحمدلله، سرِ نماز بودم.
علیجان، یعنی تو تا لحظۀ آخر نگران عاقبت بهخیریِ خودت بودی؟ ما چهکار باید بکنیم؟ هر کسی نگرانیِ از عاقبت بهخیریاش نداشته باشد، در روایات هست او حتماً دچار مکر الهی شده.(تحفالعقول/364) اصلاً خودِ این نگرانی عیبهای آدم را جلوی چشم او میآورد. ائمه فرمودهاند نگران باش، آرامش نداشته باش برای عاقبت. (امیرالمؤمنین(ع): الخَوفُ جِلْبابُ العارِفینَ) (غررالحکم/664) (رسول خدا(ص): لا یَزالُ المؤمنُ خائفا من سُوءِ العاقِبَةِ)(میزانالحکمة/4772)
حضرت امام(ره) هم نگران عاقبت به خیری خود بودند
یکی از اطرافیان حضرت امام(ره) که ایشان هم فوت کردند، نقل میکنند هنگامی که با حضرت امام در حال قدم زدن بودند، حضرت امام به ایشان میفرماید: «اگر جبرئیل امین الان بیاید از تو بخواهد که یک دعای مستجاب داری، دعا کن، چه میگویی؟» ایشان مثلاً عرضه میدارد که «امام! من میگویم که خدا معرفت به کائنات و همۀ حقایق عالم را به من عنایت بکند» بعد حضرت امام سکوت میکنند. ایشان میگوید: «من از امام پرسیدم: امام! ببخشید. جسارت میکنم، خودِ شما اگر جبرئیل امین بیاید از شما بپرسد، شما چی میگویید؟» بلافاصله امام میفرمایند: «من از خدا میخواهم عاقبتم را ختم بهخیر کند.»
روح انسانهای بزرگ همیشه این نگرانی را دارند، و این نگرانی سلامتبخش است. هر کسی را درِش احتمال خطا دیدید، او را سفارش کنید به توجه به عاقبت بهخیری و هر کسی را درِش احتمال خطا هم ندیدید، مطمئن باشید او نگران عاقبتش هست. فرض دیگری قابل تصوّر نیست. بحث بر سرِ ما بچه مذهبیهاست. امام زمان(ع) هم برای عاقبت بهخیری ما دعا میکنند. ما هم باید برای عاقبتبهخیری به خدا التماس کنیم.
بحثی را میخواهم عرض کنم که آیندۀ پیشِ روی ما را انشاءالله یک گوشهایش را بتواند برای ما روشن کند، بصیرت نسبت به آینده داشته باشیم، بعضیها بصیرت به گذشته دارند، بعضیها بصیرت نسبت به حال دارند، بعضیها بصیرت نسبت به آینده هم دارند. ولی بصیرت به آینده در فضایی پدید میآید که دل پاک باشد و دل با نگرانیِ نسبت به آینده پدید خواهد آمد.
مسألۀ عاقبت بهخیری مسألهای است که امیرالمؤمنین کسی را دیدند، که رنگ از رخسارش پریده، آثار خوف در صورتش هست، فرمود: حالت چگونه است؟ گفت: آقا! میترسم از خدا. آقا فرمود: «نترس، گناه نکن نترس! مگر اینکه از عاقبت بهخیری بترسی» البته کلام طولانی است، مختصر عرض کردم. اگر از عدل خدا میترسی، گناه نکن نترس، مگر اینکه از عاقبت بهخیری بترسی. (نَظَرَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیٌّ ع إِلَى رَجُلٍ فَرَأی أَثَّرَ الْخَوْفُ عَلَیْهِ، ... فَقَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ خَفْ ذُنُوبَکَ وَ ... ثُمَّ لَا تَخَفِ اللَّهَ بَعْدَ ذَلِکَ فَإِنَّهُ لَا یَظْلِمُ أَحَداً وَ لَا یُعَذِّبُهُ فَوْقَ اسْتِحْقَاقِهِ أَبَداً. إِلَّا أَنْ تَخَافَ سُوءَ الْعَاقِبَةِ)(میزانالحکمة/حدیث54588)
حالا دعا کنم، همه با قلب نگران، خوف و شوق توأمان این دعا را آمین بگویند. آقا هم برای تک تک ما از سوز دل آمین خواهند گفت، چه توفیق بزرگی، خدایا، عاقبت همۀ ما را ختم بهخیر بگردان!
این صفا اگر در دلی پیدا شد و جامعهای اگر این روحیه را پیدا کرد، آمادۀ دریافت بصیرت خواهد شد، روح سلامت شد، اندیشه هم درست کار خواهد کرد. با این مقدمۀ روحی، میشود بصیرتافزایی کرد.
سلام
مکان و زمان جلسات استاد موعدش گذشته جدیداش رو بزارید