یادداشت 114 : دوران طلبگی
چهارشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۱، ۰۶:۴۳ ب.ظ
برای ما طلبهها یک لطیفهای میگویند، سالهای اول که درس میخواند، اولش میگوید نه دیگر! من دیگر کمکم دارم به حدّ امامت میرسم، بعد میگویند، سال دوم که میخواند میگوید، دیگر دارم پیغمبر میشوم. سال سوم که میخواند، میگوید نه دیگر! خدا شدم. سال چهارم میگوید نه! همان پیغمبر بس است! بعد سال پنجم میگوید، نه همان امام! سال همینجوری هِی میروی جلوتر، کمکم میرسد به جایی که بگوید من هیچچیز نیستم! علم آدم را باید به اینجا برساند «انّما یخشی الله من عباده العلما» هر کسی دیدی خشیت در وجودش نیست، امام صادق علیهالسلام فرمود یا چیز بلد نیست یا مریض است «کمثل الحمار یحمل أسفاراً»!