یادداشت 94 : تخیل در ازدواج
جمعه, ۱۶ تیر ۱۳۹۱، ۰۸:۵۸ ب.ظ
جوانی
آمده بود میگفت که: آقا من میخواهم ازدواج کنم، مراسممان نزدیک است ، گفتم خب. گفت
آخر من اصلاً چیزیم نیست. گفتم چیه؟ به خانمتان علاقه نداری؟ گفت نه چرا خب علاقه
دارم به ایشان، ولی حالا همچین اتفاق خاصی نمیخواهد بیفتد. میگویم من هیجان
ندارم، نکند من یک بیماریای دارم؟ من بعداً دچار مشکل نشوم؟ من هم میخواستم به
او جواب بدهم، اول اینطرف و آنطرف را نگاه کردم، دیدم کسی نیست، که یکوقت کسی
نباشد بگویند اینها جفتشان مریضند «دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید» به او گفتم
ببین راستش این است که ازدواج اصلاً یک کاری است که همۀ گاو و گوسفندها هم انجام
میدهند، اصلاً چیزی نیست، همۀ کلاغها ازدواج میکنند، همه آهوها، همه پرنده ها ،
ازدواج میکنند، آری همان راحت باش! همینجوری که تو هستی همان درست است دیگر!
الان ابزار تخیّل افزایش پیدا کرده. چرا گفتم فیلم؟ چون فیلمها ابزار تخیّل هستند. جوان یک ازدواجی را در یک فیلمی میبیند، یک نامزدبازی را در فیلمی میبیند، میرود در تخیل؛ آهان! اینجوری خوب است ها! برای من هم یک همچین...، دیگر ذهنش از آن جدا نمیشود. بعد هر ازدواجی بکند من قول محضری به شما میدهم، الان دیگر جمعه است بسته است، تعطیل است و الّا میرفتیم امضا میکردم بهت میدادم، هر ازدواجی بکند مطابق تخیّلش نیست و دعوایش میشود، قطعاً ازدواج آدم را خوش اخلاق میکند. این بداخلاق شده مال تخیّلاتش است. یکبار این را بگویم. مجردها این را باید امشب چند بار از رویش بنویسند؟ صدبار. نه مجرّدها ننویسند، متأهلها بنویسند. بنا شد مجردها زیاد رویش فکر نکنند، شما برو به کارت برس، شما به ازدواج زیاد فکر نکن، همینقدر که میشنوی در این جلسه کافی است، بقیهاش برو زندگیات را برس.
الان ابزار تخیّل افزایش پیدا کرده. چرا گفتم فیلم؟ چون فیلمها ابزار تخیّل هستند. جوان یک ازدواجی را در یک فیلمی میبیند، یک نامزدبازی را در فیلمی میبیند، میرود در تخیل؛ آهان! اینجوری خوب است ها! برای من هم یک همچین...، دیگر ذهنش از آن جدا نمیشود. بعد هر ازدواجی بکند من قول محضری به شما میدهم، الان دیگر جمعه است بسته است، تعطیل است و الّا میرفتیم امضا میکردم بهت میدادم، هر ازدواجی بکند مطابق تخیّلش نیست و دعوایش میشود، قطعاً ازدواج آدم را خوش اخلاق میکند. این بداخلاق شده مال تخیّلاتش است. یکبار این را بگویم. مجردها این را باید امشب چند بار از رویش بنویسند؟ صدبار. نه مجرّدها ننویسند، متأهلها بنویسند. بنا شد مجردها زیاد رویش فکر نکنند، شما برو به کارت برس، شما به ازدواج زیاد فکر نکن، همینقدر که میشنوی در این جلسه کافی است، بقیهاش برو زندگیات را برس.