یادداشت 345 : داستان انحراف شلمغانی (شلمغانی از اصحاب امام حسن عسگری ع)
شلمغانى
اسم او «ابو جعفر محمد بن على» معروف به «ابن ابى العزاقرى» و «ابن ابى العزاقیر» بود. از جمله کسانى بود که به مخالفت با حسین بن روح-نائب سوم-برخاست و از راه حسد دست به تأسیس مذهب جدیدى زد و پیروانش را «عزاقریه» مىگویند. او از مردم روستاى «شلمغان» از حومههاى واسط و یکى از قرّاء قرآن مجید در آنجا بود.
شلمغانى یکى از اصحاب امام حسن عسکرى علیه السّلام و یکى از مؤلفین و علماى شیعه امامیه بود و قبل از انحراف، پیش طائفه امامیه مقامى جلیل داشت و مؤلفات او مورد استفاده امامیّه بود، تا آنجا که حسین بن روح، در همانروز که رسما به مقام نیابت نشست، پس از اجراى مراسم این کار، با جماعتى از وجوه شیعه به خانه شلمغانى رفت، و هنگامى که پنهان شده بود شلمغانى را به نیابت خود منصوب کرد. شلمغانى در این دوره بین او و طائفه امامیّه رابط بود و توقیعات حضرت قائم علیه السّلام به توسط حسین بن روح به دست شلمغانى صادر مىشد و مردم در رفع حوائج و حل مشکلات خود به او مراجعه مىنمودند. البته درست معلوم نیست که حسین بن روح در چه موقع در خفا مىزیسته و دوره استتار او چه اندازه طول کشیده است، ولى از قرائن معلوم مىشود که دورۀ اختفاء او مصادف با شروع ایام وزارت حامد بن عباس ( ٣٠۶ تا ٣١١ ) و پایان آن بوده است.
شلمغانى هدایت فعالیتهاى امامیه را در بغداد و کوفه سالها به عهده داشت. وى از موقعیتى که حسین بن روح براى او فراهم کرده بود، سوءاستفاده کرد و جاهطلبى و شهرت، او را به عقاید انحرافى کشاند. ٢
شلمغانى مىکوشید تا برخى از وکلاى امامیه و خاندان ایشان بهویژه وکلاى بسطام را به پذیرش آیین حلولیه و تناسخ ارواح متقاعد سازد. لذا پس از مدتى اعلام داشت که روح پیامبر صلّى اللّه علیه و اله در جسم سفیر دوم، و روح على بن ابى طالب علیه السّلام در جسم سفیر سوم و روح فاطمه زهرا علیها السّلام در جسم ام کلثوم-دختر سفیر دوم-حلول کرده است؛ در همان حال شلمغانى از وکلاى فرعى و زیردست خود خواست تا این راز را فاش نسازند، زیرا عقیده حق است. ٣
١ ) . آفتاب در غربت، سید محمد بنى هاشمى، ص ٣٢٩ .
٢ ) . آخرین امید، داود الهامى، ص ١٣۴ .
٣ ) . بحار الانوار، ج ۵١ ، ص ٣٧٢ .
حسین بن روح پس از کشف عقاید کفرآمیز شلمغانى، وى را از سمت خود برکنار کرد و ارتداد او را در همهجا منتشر ساخت؛ نخست در میان خاندان نوبخت و آنگاه در میان سایرین. ١
کتابهاى شلمغانى به جهت مقام علمى و تقرب او به حسین بن روح پیش از ارتداد، نزد امامیه شیوع داشته و در دست همه ایشان بوده است. پس از آنکه ارتداد او مسلم شد و لعن او صادر گردید، عدهاى از امامیه از حسین بن روح راجع به کتابهاى او سؤال کردند و گفتند:
خانههاى ما از آنها پر است، با آنها چه باید کرد؟ حسین بن روح گفت: جواب من در این خصوص همان جوابى است که امام ابو محمد حسن بن على عسکرى علیه السّلام موقعى که مردم در خصوص کتب بنى فضال از او پرسیدند به ایشان داد و فرمود: آنچه را روایت کردهاند بگیرید و آنچه را که به رأى خود آوردهاند، رها کنید. ٢ از سوى امام زمان علیه السّلام توقیعى بر لعن شلمغانى و عدهاى دیگر مانند او به دست ابو القاسم حسین بن روح صادر شد. ٣
پس از آنکه لعن شلمغانى به دست حسین بن روح شایع گردید، امامیه بغداد از او دورى جستند و همه حکایت لعن او را در محافل و مجالس نقل مىکردند. شلمغانى براى اثبات حقانیت خیالى خود معارضه با حسین بن روح و متقاعد کردن امامیه، کتاب الغیبة خود را در این ایام تألیف کرد و در آن به تعرض حسین بن روح پرداخته و مدّعى همکارى و همقدمى با شیخ ابو القاسم نوبختى در تهیه اسباب کار وکالت و نیابت بوده است. ولى اکثریت امامیه به دعاوى او گوش فراندادند و در لعن او کوشیدند. ۴
شلمغانى و طرفداران او را به امر خلیفه در حضور قضات، فقهاء، کتّاب و رؤساى لشگرى چند بار محاکمه کردند. سرانجام حکم قتل او به اتفاق آراء، تصویب و صادر گردید. قبل از اجراى این حکم، شلمغانى از قضات سه روز مهلت خواست تا از آسمان یا حکم تبرئه او صادر شود و یا دشمنان او به عذاب دچار گردند، ولى فقها، خلیفه را امر به تعجیل در قتل او کردند و خلیفه دستور داد که در روز سهشنبه ٢٩ ذى قعده سال ٣٢٢ ه، شلمغانى و ابن ابى عون را گردن زدند و سپس جسدشان را به دار آویختند و در آخر کار، نعش آن دو نفر را سوزانده و خاکستر آن را به آب دجله دادند. ۵
١ ) . غیبة طوسى، ص ٢۵١ .
٢ ) . همان، ص ٢٣٩ .
٣ ) . احتجاج طبرسى، ج ٢ ، ص ٢٨٩ (به نقل از آخرین امید، ص ١۴٠ .)
۴ ) . غیبة طوسى، ص ٢۵۵ .
۵ ) . الفرق بین الفرق، ص ٢۵٠ (به نقل از آخرین امید، ص ١۴۴ .)
اعتماد به عرش مضاعف در سخنان دیروز حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی...
مظلوم ترین دولت از دیدگاه ایشان...
به روزیم...
منتظر حضور پر مهرتان هستیم...
التماس دعای فرج + بصیرت + اخلاص + شهادت
یـ مهدی(عج) ـا