استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

موسسه بیان معنوی

درباره وبلاگ

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا / پروردگارا مرا در هرکار صادقانه واردکن وصادقانه خارج نما وازسوی خود سلطان ویاوری برای ماقرار ده.
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی / پروردگارا سینه ی مرا گشاده دار و کار مرا بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند.
-------------------------------------------
به امیدآنکه مقدمه سازان ظهورحضرتش باشیم
-------------------------------------------
لطفا در معرفی این وبلاگ به دوستان همت کنید.
شهید علمدار :
برای بهترین دوستانتان آرزوی شهادت کنید.
----------------------------------------------
لطفا با وضو معارف اهل بیت را مرور کنید.
-------------------------------------------

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۳۴۰ مطلب با موضوع «حدیث ، حکایت ، داستان، روایت» ثبت شده است

  روایت است که می‌فرمایند:

وقتی ظهور محقق می‌شود، مؤمنین می‌گویند ما انتظار نداشتیم اینقدر زود  بشود،  

 این را چه کسانی می‌گویند؟ همین من و شما می‌گوییم .

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۱ ، ۲۱:۴۰
محمد رئوفی

  بعد از اینکه مقام معظم رهبری به جای امام(ره) نشستند ، آقای گلپایگانی زیاد هم مشهور نیست به حزب‌اللهی بودن، مثلاً حزب‌اللهی شش آتیشه در صحنه، این‌جوری نیست ، مشهور نیست،  بعضی‌ها بعد از اینکه امام از دنیا رفتند شروع کردند یک تبلیغاتی علیه ایشان که حزب‌اللهی‌ها نروند از ایشان تقلید بکنند، می‌خواهم بگویم یک مرجع تقلیدی که مشهور نیست به حزب‌اللهی بودن، چرا انقلابی بود بالاخره در خط بود، در رأی‌گیری‌ها شرکت می‌کرد.

ایشان چه می‌فرمودند؟ پیغام داده بودند به مقام معظم رهبری بنده این را از زبان خودِ آقا شنیدم در یک جلسه‌ای با حضور گروه‌های از خارج از کشور در رحلت ایشان که به محضر ایشان رسیده بودند تصادفاً من آنجا بودم .

ایشان فرمودند که  آقای گلپایگانی دو بار برای من پیغام فرستادند یکی توسط آقازاده‌شان یکی از راه دیگری، به بنده پیغام دادند که اگر ما اشکالی در نظام جمهوری اسلامی ببینیم لازم بدانیم تذکر بدهیم ، آنجا که لازم ندانستیم تذکر بدهیم که شما خودتان درستش می‌کنید.

 اگر لازم دانستیم تذکر بدهیم برای یک بار به شما این پیغام خودمان را می‌رسانیم، اگر شما شنیدید که ما جای دیگر نشستیم گفتیم تکذیب می‌کنم، اگر شنیدید که بار دوم به شما تذکر دادیم، از الان من تکذیب می‌کنم، چون اطمینان دارم این تذکر ما که به شما برسد شما اگر می‌توانستید برطرف می‌کردید این اشکال را، برطرف نکردید یعنی نمی‌شده، ما این‌جوری ولایت فقیه را قبول داریم.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۱ ، ۲۰:۱۴
محمد رئوفی

نیاز شخصیه شهوانی را بهش بپردازی ضعیف میشوی ، خیلی ساده است، حضرت امام ره ، مرحوم شاه آبادی استاد عرفان حضرت امام و  آقای بهجت رضوان الله این بزرگواران در مورد موسیقی که صحبت میکردند یک حرف مشترک داشتند و آن اینکه موسیقی آدم را ضعیف و بی اراده میکند.

لذت میبری ؟ خب  ، مرگش برای همین لذتی هست که میبری . خوشت می آید؟ خب تمام شد فاتحه ات خوانده است. این ضعف کجا خودش را نشان میدهد ؟ خیلی جاها.

امام خمینی ره در جایی فرمودند:  موسیقى خراب می‏کند دِماغ بچه‏ هاى ما را؛ مغز بچه ‏هاى ما را فاسد می‏کند. دائماً تو گوش یک جوان موسیقى باشد، این دیگر به کار نمی‏رسد؛ این دیگر نمی‏تواند فکر جدى بکند. (در جایی دیگر میفرمایند:)

اینکه میگویند که اگر چنانچه موسیقى در رادیو نباشد آنها میروند از جاى دیگر میگیرند موسیقى را، بگذار بگیرند از جاى دیگر، شما عجالتاً آلوده نباشید؛ آنها هم کم کم برمیگردند به اینجا. این عذر نیست که اگر موسیقى در رادیو نباشد، آنها میروند از جاى دیگر موسیقى میگیرند. حالا اگر از جاى دیگر موسیقى بگیرند، ما باید به آنها موسیقى بدهیم؟! ما باید خیانت بکنیم؟! این خیانت است به یک مملکتى، خیانت است به جوانهاى ما. این موسیقى را حذفش کنید بکلى، عوض این یک چیزى بگذارید آموزنده باشد. کم کم مردم را و جوانهاى ما را عادت به آموزندگى بدهید؛ از آن عادت خبیثى که داشتند برگردانید. اینکه میبینید که جوانها اگر این نبود میروند سراغ موسیقى دیگر، براى این که اینها عادت کردند! این شاهد بر این است که جوانهاى ما فاسد شدند. الآن ما موظّفیم که این نسلى که فاسد شده برگردانیم به صلاح و نگذاریم این کوچکهاى ما فاسد بشوند، اینها را جلویش را بگیریم، (صحیفه امام جلد 9)

گزیده ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی با موضوع موسیقی1375

آنان که در امر نوازندگی یا خوانندگی فعال بودند اظهار داشتند که طبق فطرت و ذوقی سلیم، نظم منطقی را در کار معمول می‌داشته، و قواعد را رعایت می‌کرده‌اند. هفت دستگاه اصلی موسیقی و دستگاه‌های فرعی آن، که تنها مربوط به موسیقی ایرانی نیست، بلکه در همه آهنگ‌های جهان وجود دارد، به گونه‌ای تکوین یافته که هر صدایی شما دربیاورید، در یکی از آن دستگاه‌ها هست. بدین ترتیب می‌توان نتیجه گرفت: هنر موسیقی، تلفیقی از دانش، اندیشه و فطرت خدادادی است؛ که مظهر فطرت خدادادی، در درجه اول، حنجره انسان‌ها، و در درجه دوم، سازهایی است که به دست انسان‌ها ساخته شده است. پس می‌بینید که پایه، پایه الهی است. اولین نتیجه‌ای که می شود گرفت آن است که ما این هنر را، در راه خدا مصرف کنیم. ما از دوران جوانی خودمان حرف‌های برخی از اهالی هنر را می‌شنیدیم که روشنفکر مآبانه و واقعاً بی­پایه و اساس، مبتنی به این نکته بود که «ما هنر را در راه فکر و پیش‌بینی و سیاست، به کار نمی‌بندیم». آنها که ادعاهایی چنین داشتند، هنرشان- اعم از شعر و دیگر فنون- بیش از سایرین در خدمت سیاست‌ها قرار می‌گرفت. قصد ورود به چنین بحث‌هایی را ندارم. اما می‌خواهم بگویم هر کاری که متکی به اراده انسان است، باید برای هدفی انجام گیرد. هرچه هدف متعالی‌تر باشد، آن کار یا هنر ارزشمندتر می‌شود. متأسفانه هدف موسیقی در شرق، در حد تعالی خود موسیقی نبوده است. درست است که در غرب، موسیقی رقص و لهو و سایر موسیقی‌های منحط وجود دارد، اما در همان نقطه از جهان، از دیرباز موسیقی‌های آموزنده و معنادار هم بوده است؛ موسیقی‌ای که برای گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، می‌تواند بلیت تهیه کند، در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی از آن لذت ببرد. در غرب موسیقی‌هایی که گاهی یک ملت را نجات داده و گاهی یک مجموعه فکری را به سمت صحیحی هدایت کرده، کم نبوده است. غرب برخوردار از چنین ویژگی‌ای نیز بوده، و هست. در شرقی که راجع به آن گفتم (یعنی در محدوده جغرافیایی مورد اشاره) متأسفانه موسیقی از چنین اعتبار و جایگاهی برخوردار نبوده است. موسیقی در اینجا عبارت از آهنگ‌ها و آلات و ادوات لهو بوده؛ که فقها از آن، به «موسیقی لهوی حرام» تعبیر کرده‌اند. فرض بفرمایید فلان خلیفه، شبی دچار بی‌خوابی می‌شده است. موسیقی­دان با آن خصوصیاتی که گفتم «اهل خرد و قریحه و ذوق است»، بایستی خود را می‌شکست، پای تخت خلیفه می‌نشست، تا خلیفه از حالت افسردگی که بیرون می‌آمد! این وضعیت موسیقی در بارگاه خلفا و امرای عرب بود. عین همین قضیه، در مورد سلاطین ایران هم صدق می‌کند. پادشاهانی که اهل موسیقی لهو بوده و دربارهای موسیقی طلب داشته‌اند، کم نیستند. که از آن جمله می‌توان به دربار قاجار و پادشاهان آن سلسله اشاره کرد. توجه می‌کنید که موسیقی در خدمت چه جریان­ها و کسانی بوده است؟! اینکه می‌بینید در کلمات فقها، موسیقی، مقوله‌ای حرام و ممنوع و دست نزدنی و نزدیک نشدنی است، به همین خاطر است. حرف من با موسیقی‌دان‌ها این است که موسیقی را به سمت معنا و هدف‌های متعالی ببرید؛ هدف‌هایی فراتر از هدف عیاشی؛ فلان عاشق کذایی که بهمان معشوقه کذایی‌تر را دوست می‌داشته، و چون مورد بی اعتنایی وی قرار گرفته و دلش شکسته است، می‌خواهد پای فلان ساز بنشیند، و در اثر آهنگ و ترانه سوزناک، اشکی از ره فراق بریزد! چنین هدفی در استعمال موسیقی ارزشمند نیست. چه ارزشی دارد که به خواهش دل یک نفر بسازند و بخوانند و بنوازند، و آن اندیشه ریاضی و محاسبه علمی و منطقی را- که اعتبار موسیقی است- چنین خوار و ذلیل کنند؟! ارزش و هدف و تعالی در موسیقی، این نیست. موسیقی متعالی، موسیقی‌ای است که برای هدف متعالی باشد. اگر چنین باشد، آن وقت می‌شود موسیقی را پاک و مقدس نامید. موسیقی را باید به سمت هدف متعالی بکشانید. این را هم فراموش نکنید که، کلام، از محسنات موسیقی ماست. اصلاً نقطه قوت در موسیقی فارسی و عربی، وجود کلام به صورت اغلبی است. یعنی غالباً چنین بوده که موسیقی با کلام همراه می‌شده است. مسلماً کلام، بر جهت‌گیری کار مجموعه شما، تأثیر می‌گذارد. درخواست من از شما آقایان موسیقی‌دان‌ها و افرادی که در این زمینه بسیار مهم صاحب نظر و هنر هستید، این است که احساس مسئولیت کنید، و موسیقی را نجات دهید. بعضی از موسیقی­دان‌های سنتی اصیل و ریشه‌دار، گاهی می‌گویند که «موسیقی قبل از انقلاب دچار ابتذال شده بود؛ ولی در دوران انقلاب الحمدالله، آن ابتذال از بین رفت». من این را نمی‌خواهم بگویم. من تقسیم دیگری را می‌خواهم مطرح کنم. چون تنها به اینکه آن ابتذال‌ها از بین برود، قانع نیستم. بلکه می‌گویم در همین موسیقی غیرمبتذل سنتی عالمانه هم، شما وظیفه دارید جهت‌گیری درست ایجاد کنید. توقع من از شما، هدف­دارکردن موسیقی است. به دنبال مسائلی چنین، در وادی موسیقی باشید. موسیقی باید در این جهت برود و صدا و سیما، موظف‌ترین و مسئول‌ترین مرکز برای این کار است. اینکه از صدا و سیما اسم می‌برم، بدین معنا نیست که وزارت ارشاد را فراموش کنیم. وزارت ارشاد هم جزو موظف‌ترین­هاست. اما شما جزو متعهدترین و موظف‌ترین­ها هستید. پس، به سراغ این کار بروید.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۱ ، ۱۸:۳۵
محمد رئوفی

آیا شما فرمودید پیرمردهایتان هم ظهور را درک میکنند؟

فایل صوتی سخنان آیت الله ناصری

سوال از آیت الله ناصری در مورد صحت فایل صوتی :

با سلام لطفا نظرتان را در خصوص 1- صحت فایل صوتی منتسب به شما در خصوص نقل قول از ایتالله بهجت پیرامون زمان ظهور حضرت مهدی عج 2- چگونگی درک ظهور برای افراد عادی و خواص چیست 3- رجعت برای خواص در زمان ظهور و رجعت در زمان سایر ائمه چیست .

با تشکر وارزوی عزت و توفیق الهی برای شما و سایر عزیزان مطلبی که راجع به ظهور حضرت بقیه الله روحی له الفداه در موبایل ها و غیره از بنده نقل شده است مقرون به صحت بلکه در جلسات متعددی مرحوم آیت الله بهجت این مطلب را به بنده فرمودند مضافا به این که در بعضی از کتب ایشان ( جرعه ای از وصال صفحه 25 ) نوشته اند که ما تا کنون به جوانان بشارت می دادیم که ظهور نزدیک است و زمان ظهور را درک خواهند کرد و الآن به پیرها هم بشارت می دهیم که زمان ظهور را درک خواهند دید


ثواب لعن بیشتر است یا صلوات ؟

کدام نماز اول وقت انسان را به مقام میرساند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۸:۱۷
محمد رئوفی

نگاهی به برخی ابعاد پیاده روی ار بعین

استاد فرمودند:

وقتی که امام زمان (عج) تشریف فرما میشود، میفرماید: من فرزند حسین (ع) هستم ، یعنی خودشان را به واسطه امام حسین (ع) به همه عالم معرفی میکنند، بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، حسین (ع) را شناخته باشند؛ یعنی ژاپنیها ، آفریقایی ها، کانادایی ها، آمریکایی ها و... همه باید حسین (ع) را بشناسند، که وقتی امام زمان (ع) گفت من پسر حسین فاطمه هستم همه ایشان را بشناسند. اما ا لان هنوز همه مردم عالم، حسین (ع) را نمیشناسند و این تقصیر ماست، چون ما برای سیدالشهدا طوری فریاد نزده ایم که همه عالم صدای ما را بشنوند. پیاده روی اربعین بهترین فرصت برای معرفی حسین (ع) به عالم است.

به همه کسانی که تاکنون در مراسم پیاده روی اربعین حسینی شرکت کرده اند تبریک عرض میکنم. بنده بعداز آنکه پنج سال قبل برای اولین بار در ایام اربعین حسینی به کربلا مشرف شدم، دیگر در ایام دیگری غیر از اربعین به کربلا نرفتم و سعی میکنم حتما (اربعین) به کربلا بروم و در پیاده روی اربعین حضور پیدا کنم. چون احساس میکنم در اربعین، حرمت حرم اباعبدالله (ع) بهتر نگاه داشته میشود.

اهل بیت (ع) خودشان اربعین را به عنوان میعادگاه شیعیان تعیین فرموده اند، میتوانستند بگویند علامت شیعه زیارت روز عاشورا است و همه شیعیان در روز عاشورا به کربلا بیایند، ولی این مساله از جانب اهل بیت (ع) طراحی شده است که عاشورا در محل خودتان عزاداری کنید و اربعین به کربلا بیایید.

اربعین یک میعادگاه با عظمت است، اینجاست که می شود پیام هایی از حقیقت اسلام و از آن اسلام ناب را به جهان داد که در هیچ کجای دیگر چنین پیام هایی قابل انتقال نیست و قابل بیان نیست.

اگر نبودیم امام حسین (ع) را کمک بکنیم، اما با حضرت زینب می توانیم همراه شویم و پیام عاشورا را به همه عالم برسانیم. این جهانی که با چشمش باید پدیده ملموس ببیند، حادثه ببیند، حماسه ببیند، و بتوان آن را بصورت کمی بشمارد، اگر بخواهی با این جهان سخن از معنویات بگویی، سخن از معنویاتی که هر لحظه قابل تحریف است، این جهان را باید به وسیله اربعین با اسلام ناب آشنا کرد.

پیاده روی اربعین، پیاده روی تمرین ظهور حضرت است. پیاده روی میلیونی اربعین، یکی از علائم نزدیکی ظهور است.

امام خمینی (ره) :

هر مکتبی هیاهو میخواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش گریه کن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمیشود.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۱:۴۲
محمد رئوفی
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۰:۲۰
محمد رئوفی

برخورد امیرالمومنین با متخلفین چگونه بوده است؟

ببینید! ما از امیرالمومنین علی (ع) دو صحنه دیدیم. یک ، زیردستش خلاف بیّن کرده اعتراض کرده؛ دو، زیردستش خلاف بیّن داشته اعتراض نکرده، داد مالک اشتر هم درآمده سرِ امیرالمؤمنین. اولاً هردویش ممکن است. این‌جوری نیست که امام معصوم، هر موقع خلافی از زیردستش ببیند، داد بزند. نمونه‌هایش در تاریخ زیاد است.

حتی دو مرتبه‌اش را حداقل من الان یادم هست که مالک اشتر مخالفت کرد با علی‌بن ابیطالب. نمونه‌اش را بگویم. یکی  در خلافی که نمایندۀ امیرالمؤمنین در مذاکرۀ با معاویه انجام داد و فریب معاویه را خورد و مذاکره را طول داد و در شام ماند، نیامد اتمام حجّت کند برگردد و امیرالمؤمنین هم این خلاف او را قبول داشت و مالک اشتر می‌گفت چرا شما عزلش نمی‌کنی؟ اصلاً ولش کن او را؛ اینکه می‌دانی خلاف‌کار است.جلوی امیرالمومنین هم این دعوا را با آن نماینده انجام داد، مالک اشتر هم درست میگفت، او خلاف کار بود، قهر کرد، علی بن ابیطالب را هم کمک نکرد ولی علی بن ابیطالب سکوت کرد. این جوری نبوده، بله بعضی وقتها مصلحت است، خلاف زیردستش هم فریاد نزند. امام در ارتباط با بنی صدر بیّن الغی بود ؛ مصلحت بود سکوت بکند تا مدتی.

این‌جوری نیست که هر موقع زیردستش خلافی بکند حتماً چه اقدامی بکند. یک مورد دیگر هم در رابطه با ابن‌عبّاس بود که امیرالمؤمنین ابن‌عبّاس را نصب کرد و مالک اشتر آمد به نصب امیرالمؤمنین اعتراض کرد؛ به دو دلیل! گفت اولاً فامیل‌تان است، شما فامیل‌تان را گذاشتید، مگر ما قیام کردیم علیه عثمان به دلیل فامیل‌بازی. این حرف را به علی‌بن ابیطالب زد، اشتباه کرد مالک اشتر. اگر معرفت به امامت داشت این کار را نمی‌کرد.

پس چرا امیرالمؤمنین بعد از شهادت مالک اشتر می‌گفت «أینَ مِثلُ مالِک»؟ پس ببین! جواب من این است؛ ببین امیرالمؤمنین چقدر غریب بوده که دنبال مثل مالک اشتر می‌گردد. ما انتظار داریم یاران امام زمان این‌جوری با امام زمان تا نکنند که مالک اشتر با علی‌بن ابیطالب بود. حتی مالک اشتر یک جای دیگر هم صریحاً سخن علی‌بن ابیطالب را رد کرده بود که حالا بگذریم، خیلی هم هزینه داشت برای علی‌بن ابیطالب(ع).

شما محاسبه کنید رحمت و شفقت و مهربانیِ علی‌بن ابیطالب را، که چقدر ائمه سعۀ صدر داشتند. ما بودیم دیگر اصلاً مالک اشتر را جزء حزب‌اللهی‌ها نمی‌دانستیم. ولی ائمۀ هدی هم غریب بودند، هم سعۀ صدر بالا داشتند. البته ما از مالک اشتر حزب‌اللهی‌تر داشتیم، کسانی که واقعاً غوغا بودند، منتها در تاریخ اسم‌شان مطرح نیست یا به دلیل اینکه جنگ‌آور نبودند، چون جنگ‌آورها مثل این اعضای تیم ملی می‌بینید بعضی‌هایشان مؤثرتر هستند ها! ولی آنی که گل می‌زند اسمش همیشه سر زبان‌هاست. خب بگذریم.

حالا الان مقام معظم رهبری یک زیردستش است، خطا می‌کند، این خطاکار دارد خطای خودش را پای کی می‌نویسد؟ رهبری می‌نویسد. آقا چرا اقدام نمی‌کند؟ ممکن است جایی باشد که مصلحت نیست اقدام بکند به دلایلی، ممکن است جایی باشد که مصلحت باشد. اینها دوباره وقتی که مصلحت شد یا مصلحت نشد، ما به زرس قاطع نمی‌توانیم بگوییم آقا اینجا خلاف بیّن کرد، تو باید تحلیل کنی اول؛ که ببینیم این خلاف بیّن است یا مصلحت نبوده!

حدود سی‌تا بدعتی که بعد از پیامبر گرامی اسلام در جامعۀ اسلامی درست کردند وجود داشت که علی‌بن ابیطالب آنها را اصلاح نکرد. چندتا؟ سی‌تا. بعضی‌ها اگر زمان امیرالمؤمنین بودند اصلاً هیچی، یک بیانیه‌هایی علیه امیرالمؤمنین صادر می‌کردند که...؛ شما فکر کردید خیلی‌ها آن زمان به علی‌بن ابیطالب بی‌احترامی می‌کردند روی چه حسابی بود؟ همین کارها را می‌دیدند از امیرالمؤمنین.

می‌گفتند بله البته آدم خوبی که هست، ولی اینهایش را نگاه کن؛ اینا اینا اینا؛ کاسه از آش داغ‌تر می‌شدند. شما فکر می‌کردی امیرالمؤمنین برای چی غریب می‌شد؟ چون نمی‌تواستند تحلیل کنند، احتمال این را نمی‌دادند که امیرالمؤمنین بابا! دارد یک مصلحتی را می‌بیند. آخر دوزار اطمینان کنید. اطمینان نمی‌کردند. لذا امیرالمؤمنین تضعیف می‌شد دیگر.

بعضی‌ها یک دانه نامۀ امیرالمؤمنین به یک دانه استاندار رفته سرِ سفرۀ ثروتمندها را می‌بینند، فکر می‌کنند بیست چهار ساعته امیرالمؤمنین شمشیر دور سرش بوده می‌چرخانده می‌رفته جلو. کی می‌گوید این‌جوری بوده؟ شما کوتاه آمدن‌های امیرالمؤمنین را ببینید که بعد بتوانید تحلیل بکنید، تطبیق بدهید و احتمال این را بدهید که آقا یک ولیّ‌فقیه که زورش کمتر از وصیّ بلافصل پیغمبر است.

بعضی‌ها انتظاراتی از ولیّ‌فقیه دارند که در تاریخ ما این انتظارات را نمی‌توانیم از علی‌بن ابیطالب داشته باشیم، جالب است. بعضی‌ها...؛ می‌گوید چرا اعدامش نمی‌کنی؟ آقا! کی را اعدامش کنی؟ آنی که رفته توی زندان یک کسی را کُشته؛ صبر کن! پیغمبر اکرم، خالدبن ولید را که به مأموریت فرستاده بود حدود پانزده تا یا نمی‌دانم چندتا بی‌گناه را قتل‌عام کرد، درحالی‌که پیغمبر فرموده بود اگر اینها مسلمان بودند جنگ نکنی باهاشون! ایشان نه تنها جنگ کرد، کُشت. آیا اعدام کرد پیغمبر آنها را؟ اعدام نکرد. چرا نکرد؟ خب بروید ببینید. پس احتمال دارد یک مجرم زیردست تو که فرمانده بشود اعدامش نکنی. احتمال دارد. بعضی‌ها اصلاً کاسه از آش داغ‌تر می‌شوند واقعاً، خیلی. اسلام را اگر می‌خواهی، اسلام را باید برویم توی وجود پیغمبر اکرم ببینیم. مثل آن رئیس خوارج که زمان پیغمبر دید پیامبر غنایم دارد تقسیم می‌کند،  گفت چرا نامساوی تقسیم می‌کنی؟ عدالت را رعایت نمی‌کنی.دیگر حالا ایشان شازده شده تشخیص‌دهندۀ عدالت، پیامبر گرامی اسلام نقد باید بشود ! بعد پیامبر گرامی اسلام یک نگاهش کرد، فرمود تو یک روزی با حکم قرآن به جنگ علی‌بن ابیطالب خواهی رفت و شعار «إنِ الحُکم إلّا لله».

و ما باید همۀ این دوران‌ها را پشت سر بگذاریم، مطمئن باشید. تک تک‌مان هم باید آزمایش بشویم. جلوی آزمایش خدا را هم نمی‌شود گرفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۱:۰۶
محمد رئوفی

   اگر بتوانیم زیبایی‌های پنهان موجود در نظام ولایی خود را پیدا کنیم و نشان دهیم و از سوی دیگر، زشتی‌های پنهانِ موجود در نظام و فرهنگ غرب را به مردم عالم نشان دهیم، گام بلندی در جهت مقدمه‌سازی برای ظهور برداشته‌ایم و ظهور حضرت نیز چیزی نیست جز ایجاد یک ساختارِ ولایی در سراسر عالم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۹:۲۱
محمد رئوفی