یادداشت سوم : یک سوال مهم از استاد پناهیان........................... خیلی مهم
برخورد امیرالمومنین با متخلفین چگونه بوده است؟
ببینید! ما از امیرالمومنین علی (ع) دو صحنه دیدیم. یک ، زیردستش خلاف بیّن کرده اعتراض کرده؛ دو، زیردستش خلاف بیّن داشته اعتراض نکرده، داد مالک اشتر هم درآمده سرِ امیرالمؤمنین. اولاً هردویش ممکن است. اینجوری نیست که امام معصوم، هر موقع خلافی از زیردستش ببیند، داد بزند. نمونههایش در تاریخ زیاد است.
حتی دو مرتبهاش را حداقل من الان یادم هست که مالک اشتر مخالفت کرد با علیبن ابیطالب. نمونهاش را بگویم. یکی در خلافی که نمایندۀ امیرالمؤمنین در مذاکرۀ با معاویه انجام داد و فریب معاویه را خورد و مذاکره را طول داد و در شام ماند، نیامد اتمام حجّت کند برگردد و امیرالمؤمنین هم این خلاف او را قبول داشت و مالک اشتر میگفت چرا شما عزلش نمیکنی؟ اصلاً ولش کن او را؛ اینکه میدانی خلافکار است.جلوی امیرالمومنین هم این دعوا را با آن نماینده انجام داد، مالک اشتر هم درست میگفت، او خلاف کار بود، قهر کرد، علی بن ابیطالب را هم کمک نکرد ولی علی بن ابیطالب سکوت کرد. این جوری نبوده، بله بعضی وقتها مصلحت است، خلاف زیردستش هم فریاد نزند. امام در ارتباط با بنی صدر بیّن الغی بود ؛ مصلحت بود سکوت بکند تا مدتی.
اینجوری نیست که هر موقع زیردستش خلافی بکند حتماً چه اقدامی بکند. یک مورد دیگر هم در رابطه با ابنعبّاس بود که امیرالمؤمنین ابنعبّاس را نصب کرد و مالک اشتر آمد به نصب امیرالمؤمنین اعتراض کرد؛ به دو دلیل! گفت اولاً فامیلتان است، شما فامیلتان را گذاشتید، مگر ما قیام کردیم علیه عثمان به دلیل فامیلبازی. این حرف را به علیبن ابیطالب زد، اشتباه کرد مالک اشتر. اگر معرفت به امامت داشت این کار را نمیکرد.
پس چرا امیرالمؤمنین بعد از شهادت مالک اشتر میگفت «أینَ مِثلُ مالِک»؟ پس ببین! جواب من این است؛ ببین امیرالمؤمنین چقدر غریب بوده که دنبال مثل مالک اشتر میگردد. ما انتظار داریم یاران امام زمان اینجوری با امام زمان تا نکنند که مالک اشتر با علیبن ابیطالب بود. حتی مالک اشتر یک جای دیگر هم صریحاً سخن علیبن ابیطالب را رد کرده بود که حالا بگذریم، خیلی هم هزینه داشت برای علیبن ابیطالب(ع).
شما محاسبه کنید رحمت و شفقت و مهربانیِ علیبن ابیطالب را، که چقدر ائمه سعۀ صدر داشتند. ما بودیم دیگر اصلاً مالک اشتر را جزء حزباللهیها نمیدانستیم. ولی ائمۀ هدی هم غریب بودند، هم سعۀ صدر بالا داشتند. البته ما از مالک اشتر حزباللهیتر داشتیم، کسانی که واقعاً غوغا بودند، منتها در تاریخ اسمشان مطرح نیست یا به دلیل اینکه جنگآور نبودند، چون جنگآورها مثل این اعضای تیم ملی میبینید بعضیهایشان مؤثرتر هستند ها! ولی آنی که گل میزند اسمش همیشه سر زبانهاست. خب بگذریم.
حالا الان مقام معظم رهبری یک زیردستش است، خطا میکند، این خطاکار دارد خطای خودش را پای کی مینویسد؟ رهبری مینویسد. آقا چرا اقدام نمیکند؟ ممکن است جایی باشد که مصلحت نیست اقدام بکند به دلایلی، ممکن است جایی باشد که مصلحت باشد. اینها دوباره وقتی که مصلحت شد یا مصلحت نشد، ما به زرس قاطع نمیتوانیم بگوییم آقا اینجا خلاف بیّن کرد، تو باید تحلیل کنی اول؛ که ببینیم این خلاف بیّن است یا مصلحت نبوده!
حدود سیتا بدعتی که بعد از پیامبر گرامی اسلام در جامعۀ اسلامی درست کردند وجود داشت که علیبن ابیطالب آنها را اصلاح نکرد. چندتا؟ سیتا. بعضیها اگر زمان امیرالمؤمنین بودند اصلاً هیچی، یک بیانیههایی علیه امیرالمؤمنین صادر میکردند که...؛ شما فکر کردید خیلیها آن زمان به علیبن ابیطالب بیاحترامی میکردند روی چه حسابی بود؟ همین کارها را میدیدند از امیرالمؤمنین.
میگفتند بله البته آدم خوبی که هست، ولی اینهایش را نگاه کن؛ اینا اینا اینا؛ کاسه از آش داغتر میشدند. شما فکر میکردی امیرالمؤمنین برای چی غریب میشد؟ چون نمیتواستند تحلیل کنند، احتمال این را نمیدادند که امیرالمؤمنین بابا! دارد یک مصلحتی را میبیند. آخر دوزار اطمینان کنید. اطمینان نمیکردند. لذا امیرالمؤمنین تضعیف میشد دیگر.
بعضیها یک دانه نامۀ امیرالمؤمنین به یک دانه استاندار رفته سرِ سفرۀ ثروتمندها را میبینند، فکر میکنند بیست چهار ساعته امیرالمؤمنین شمشیر دور سرش بوده میچرخانده میرفته جلو. کی میگوید اینجوری بوده؟ شما کوتاه آمدنهای امیرالمؤمنین را ببینید که بعد بتوانید تحلیل بکنید، تطبیق بدهید و احتمال این را بدهید که آقا یک ولیّفقیه که زورش کمتر از وصیّ بلافصل پیغمبر است.
بعضیها انتظاراتی از ولیّفقیه دارند که در تاریخ ما این انتظارات را نمیتوانیم از علیبن ابیطالب داشته باشیم، جالب است. بعضیها...؛ میگوید چرا اعدامش نمیکنی؟ آقا! کی را اعدامش کنی؟ آنی که رفته توی زندان یک کسی را کُشته؛ صبر کن! پیغمبر اکرم، خالدبن ولید را که به مأموریت فرستاده بود حدود پانزده تا یا نمیدانم چندتا بیگناه را قتلعام کرد، درحالیکه پیغمبر فرموده بود اگر اینها مسلمان بودند جنگ نکنی باهاشون! ایشان نه تنها جنگ کرد، کُشت. آیا اعدام کرد پیغمبر آنها را؟ اعدام نکرد. چرا نکرد؟ خب بروید ببینید. پس احتمال دارد یک مجرم زیردست تو که فرمانده بشود اعدامش نکنی. احتمال دارد. بعضیها اصلاً کاسه از آش داغتر میشوند واقعاً، خیلی. اسلام را اگر میخواهی، اسلام را باید برویم توی وجود پیغمبر اکرم ببینیم. مثل آن رئیس خوارج که زمان پیغمبر دید پیامبر غنایم دارد تقسیم میکند، گفت چرا نامساوی تقسیم میکنی؟ عدالت را رعایت نمیکنی.دیگر حالا ایشان شازده شده تشخیصدهندۀ عدالت، پیامبر گرامی اسلام نقد باید بشود ! بعد پیامبر گرامی اسلام یک نگاهش کرد، فرمود تو یک روزی با حکم قرآن به جنگ علیبن ابیطالب خواهی رفت و شعار «إنِ الحُکم إلّا لله».
و ما باید همۀ این دورانها را پشت سر بگذاریم، مطمئن باشید. تک تکمان هم باید آزمایش بشویم. جلوی آزمایش خدا را هم نمیشود گرفت.