وفات شهادت گونه حضرت خدیجه (س)
را به پیشگاه حضرت ولی عصر (ع) تسلیت عرض مینماییم.
خدایا! توفیق بزرگترین فداکاریها در
راه خودت را مانند حضرت خدیجۀکبری به ما عنایت بفرما.
توفیق اینکه خدمات و
فداکاریهای خودمان را هر چقدر باعظمت بودند هم بیمقدار بدانیم مانند حضرت خدیجۀکبری
به ما عنایت بفرما.
همۀ هستی خودش را در راه پیامبر اکرم داد.
در شِعب ابوطالب باید گفت یکجورهایی به شهادت رسید چون در محاصرۀ اجتماعی بودند، غذا بهشان نمیرسید، هستۀ خرما را در دهان خودشان نگه میداشتند یکییکی به همدیگر میدادند، این هستۀ خرما یک اشباع کاذبی، یک کمی آرامش بهشان میداد و از شدّت ضعف به چه زحمتی توی این محاصره توانستند زندگی کنند ، همان ایّام حضرت خدیجۀکبری رحلت فرمودند، در اوج نداری، خانمی که این همه دارایی داشت، وقتی که ازدواج کرد با پیامبر گرامی اسلام، همۀ داراییهای خودش را اینقدر راحت در راه خدا، در راه پیغمبر خدا مصرف کرد.
حق داشت پیامبر اکرم به او اینقدر علاقه داشته باشد، تا آخر عمرش پیامبر اکرم هر موقع یاد خدیجه میافتاد اشک میریخت، متأثر میشد. گروهی از بانوان آمدند خدمت پیامبر گرامی اسلام، حضرت خیلی به آنها احترام گذاشتند، جا برایشان انداختند، مقابل آنها متواضعانه و مهربانانه مینشستند و برمیخواستند، گفتند یارسولالله اینها کیها هستند از مکّه آمدند؟ فامیلهایتان هستند؟ خواهرانتان هستند؟ کی هستند اینها آخر؟ فرمود اینها رفقای حضرت خدیجه هستند، من به احترام حضرت خدیجه برایشان احترام قائل هستم.
این شایستگی را پیدا کرد حضرت خدیجۀکبری و چه شایستگی بالاتر از اینکه او مادر فاطمۀ زهرا(س) بشود، مادر فاطمه. اما قصۀ دنیا همین است دیگر، قصۀ دنیا همین است که هیچی سر جایش نیست اگر بنا بود دنیا به کسی وفا کند و محبّت بکند باید به پیغمبر اکرم محبّت میکرد، میگذاشت خدیجه تا آخر عمر پیامبر اکرم کنار پیغمبر باشد مایۀ آرامش او باشد، مایۀ لذّت و فرح روحی او باشد اما دنیا وفا ندارد.