هدف پاداش گرفتن نیست، جهنم نرفتن نیست، بهشت رفتن هم نیست،
هدف - ملاقات پروردگار عالم است.
قرار است با انجام تکالیف و تسلیم شدن بر تقدیر به زحمت بیافتیم ،
برای لقا الله.
تکلیف تابستان : صد بار از روی این جمله بنویسیم.
هدف پاداش گرفتن نیست، جهنم نرفتن نیست، بهشت رفتن هم نیست،
هدف - ملاقات پروردگار عالم است.
قرار است با انجام تکالیف و تسلیم شدن بر تقدیر به زحمت بیافتیم ،
برای لقا الله.
تکلیف تابستان : صد بار از روی این جمله بنویسیم.
از مرحوم قاضی(رض) پرسیدند که...، آقای قاضی استاد عرفان حضرت آقای بهجت رضوان خدا بر او باد و بسیاری از خوبانی که اینجور که میگویند در تاریخ اهل معرفت کسی مانند او به این تعداد و به این کیفیّت و کمیّت شاگرد نپروریده، خیلی عجیب بود. حضرت امام(ره) در مورد آقای قاضی میفرمودند کوه عرفان بود ایشان، حضرت امامی که بعضی از کسانی که در این راه مشهور بودند اصلاً قبول نداشت، حضرت امامی که خودش آقای شاهآبادی را دیده بود.
از مرحوم قاضی پرسیدند که شما که...، حالا بقیّهاش را من از خودم میگویم که همۀ راه را رفتید و اینقدر مسلّط هستید، از ایشان پرسیدند که نزدیکترین راه چیست به خداوند متعال؟ کلّ کائنات در تکلیف و تقدیر، نزدیکترین راه را بگویید.
ایشان فرموده است من هر چه نگاه کردم نزدیکترین مسیر برای رسیدن به حضرت حق، برای وصال ناب و لقاء وجهالله الاعظم چیست؟ «کبد حارّه»، جگر سوخته. آدم در مجلس روضه یکدفعهای جگرش آتش میگیرد، میفرماید از این راه نزدیکتر نیست. آنوقت جگرش آتش میگیرد برای کی؟ برای فاطمۀ زهرا صدّیقۀ کبری(س)، جگرش آتش میگیرد برای علیبن ابیطالب. فقط ما قیامت میفهمیم این حرفهایی که به ما گفتند چیست، فقط قیامت درک میکنیم.
اینکه بعضیها اینجاها که میرسند خواب و رؤیا نقل میکنند از علماء بزرگ برای اینکه چارهای دیگر نیست، دیگر اصلاً به بیان نمیآید. آن مرجع تقلید شروع کرد یکدفعهای اوّل درس فقهش روضه خواندن بعد درسش را شروع کرد، گفتند آقا! اینجا بحث علمی بود شما بحث چی کردی روضه گفتی.
بعد ایشان فرمود من دیشب خواب دیدم صحرای محشر ایستادم یک صف طولانی، آرام این صف جلو میرود، همه اشتیاق داشتند، التهاب داشتند که زودتر بروند بعد از آن طرف دیدم که بعضی از کسانی که اهل روضه هستند دارند به سرعت میروند جلو، من آمدم بروم توی آن صف، گفتند شما که اهل روضه نیستید، شما اهل علم هستید محاسباتتان انجام میشود میروید.