خارج از کشور که رفته بودیم، یکی از ایرانیها از بنده میپرسید، حاج آقا! ما تا وقتی که
اینجا هستیم چشمچرانی نمیکنیم ، اما میآییم ایران یک هفته میگذرد ، کمکم چشمچرانی
میکنیم، شما حجاب را چرا توی ایران گذاشتید؟ حجاب را برطرفش کنید، دیگر عادی میشود،
عادی که شد دیگر کسی چشمچرانی هم نمیکند. من گفتم که شما از کجا درک کردید که
اسلام دنبال این است که عادی بشود؟ گفت مگر شما نمیخواهید کسی شهوترانی نکند؟
گفتم کی اینو گفته؟ اتفاقاً فلسفۀ اینکه حجاب را ، خیلی از به اصطلاح اهرمها را میبینید
اسلام گذاشته، برای اینکه آدمها بیشتر لذت ببرند.
گفت آِ! لذت جنسی بیشتر ببرند؟
حاج آقا! بد است شما این حرفها را میزنید. او فکر کرده که بنده همین که ردای
بلندی پوشیدم شبیه ردای بلند برخی از ادیان عالم هست که ترقیب میکنند به دوری از
دنیا، گفتم نه اتفاقاً فلسفۀ حجاب این است که لذت را بالاتر ببرد و اسلام اصلاً
نمیخواهد لذت پایینتر بیاید.
بعد شروع کردیم آنجا در مورد این
لذائذ که چقدر میتواند این روح انسان را با خداوند متعال مرتبط بکند و بعد
مشکلاتی که توی غرب هست، توی غرب طبیعتاً وقتی لذتبری آستانهاش آمد پایین، کار
به جایی میرسد که اندیشمندان غربی خودشان میگویند تا حدود البته پنج سال پیش این
را میگفتند: پنجاه سال دیگر ما یک اروپایی اصیلی که پدر و مادر هر دو اروپایی
باشند، نژاد دو رگه باشد نداریم و دختران آلمانی هفتاد درصدشان آمار گرفتند دوست
دارند با جوانهای مسلمان مثلاً ترکیه و جوانهای شرقی ازدواج بکنند.
و علتش هم پرسیدند گفتند : علتش این
است که اینها ناراحت میشوند ما برویم به سمت کس دیگر و این را ما ازش لذت میبریم
حتی علتش علاقۀ به اسلام نبوده، این آمار هم مال ده سال پیش است. اسلام نگاهش به
مسئلۀ ازدواج خیلی نگاه عرفانی و بلندیست و مسئلۀ ازدواج را اساساً رابطۀ زن و مرد
را، حرمتهای ویژهای برایش قائل شده برای اینکه ما بتوانیم اولاً از این لحظه و
فرصت حَضِ وافر مادی ببریم و ثانیاً حَضِ وافر عاطفی ببریم و ثالثاً حَضِ وافر
عرفانی ببریم، امیدوارم همین ازدواج موجب کمال دین جوانهایی بشود که در اینجا جمع
هستند.
امام سجاد فرمودند: شما طبق مقررات الهی عمل بکنید، چشمتان را از لذت
ببندید، امکان لذت بردن بیشتر برایتان فراهم میشود.