استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

موسسه بیان معنوی

درباره وبلاگ

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا / پروردگارا مرا در هرکار صادقانه واردکن وصادقانه خارج نما وازسوی خود سلطان ویاوری برای ماقرار ده.
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی / پروردگارا سینه ی مرا گشاده دار و کار مرا بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند.
-------------------------------------------
به امیدآنکه مقدمه سازان ظهورحضرتش باشیم
-------------------------------------------
لطفا در معرفی این وبلاگ به دوستان همت کنید.
شهید علمدار :
برای بهترین دوستانتان آرزوی شهادت کنید.
----------------------------------------------
لطفا با وضو معارف اهل بیت را مرور کنید.
-------------------------------------------

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهجت» ثبت شده است

مرحوم قاضی بارها فرموده بودند: تقید به نماز اول وقت داشته باشید،

مرحوم قاضی استاد حضرت آیت‌الله العظمی بهجت، استادی که می‌گویند هیچ عارفی به اندازۀ او شاگرد عارف و سالک را به مقصد  رسیده، تربیت نکرد.

مرحوم قاضی (ره) می‌فرمود :

اگر کسی نماز اول وقت را مقید بود اما  دستش به جایی نرسید آب دهان به صورت من پرتاب کند.


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۱ ، ۱۷:۱۷
محمد رئوفی

ما جزئیاتی که رعایت می‌کنیم جزئیات متناسب با نیازِ خاص خودمان نیست، مثلاً یک وقتی هست یک استاد عارفی می‌آید به شما می‌گوید ببین شما فلان کار را درست کن همۀ اوضاعت درست می‌شود، گیرت آنجاست  ،  یا به یک کسی دیگر می‌گوید که ببین شما این چهار تا را باید مواظب باشی، شما مواظب چهار تای دیگر هستی که برایت آسان است، مواظب این چهار تا باش که برایت سخت است، از زیر اینها در نرو!

آدم استاد خصوصی داشته باشد که به آدم سفارش ویژه بدهد و به جزئیات خاصی انسان را متوجه بکند، بله آنجاست که جزئیات دیگر این آسیب را ندارند، ولی چون معمولاً ما آن جزئیاتی را رعایت می‌کنیم که مطابق هوای نفس‌مان هست یا حداقل مخالفش نیست یا فوقش مخالفت جدّی با هوای نفسِ ما ندارد می‌بینید در کنارِ آن جزئیات هوای نفس‌مان هم فعال است.خطرِ مال خود کردن آن جزئیات رفتاری صحیح توسط نفس هم که باقی است، نفس انسان می‌آید همان رفتارهای جزئی صحیح را هم مال خود می‌کند.

آدم شدن یعنی از سطح به عمق رفتن، آدم شدن یعنی یک مسیر بی‌نهایت را در مقابل رو دیدن، آدم شدن یعنی ببینید اینها را یکی یکی آدم هی بهش توجه کند، آدم شدن یعنی ظرفیت پیدا کردن برای ملاقات خداوند متعال، تناسب روحی پیدا کردن با خداوند متعال تا این اشتیاق حتّی به ملاقات پدید بیاید.

امّا حُسن جزئیات چیست؟ حُسنش هم بگویم خیلی از اوقات هست آدم در کلّیات می‌ماند نمی‌فهمد که این کلّیات را چقدر دارد رعایت می‌کند، وقتی فهرستی از جزئیات بهش بدهند و ببیند که اِ این هیچ وقت نمی‌تواند این یک دانه کار جزئی را درست بکند می‌فهمد که چه گیر کلان و کلّی در وجودش هست، این هم حُسنش، اول آسیبش را عرض کردیم این هم حُسنش.

آقا تو این را چرا نمی‌توانی درست بکنی؟ چرا وقتی تنها هستی عبادتت با وقتی که در جمع هستی فرق می‌کند؟ همین یک دانه را درستش کن، تازه در تنهایی بهتر باشد، ضمن اینکه آن حرف قبلی‌مان را پس نگرفتیم ها، این را درست کردی فکر نکن کارَت درست است، ممکن است اتفاقاً این را تو راحت می‌توانستی درست بکنی.

معمولاً ما بعضی از جزئیات را رعایت می‌کنیم و معمولاً جزئیاتی را رعایت می‌کنیم که متناسب روح‌مان هست، باهاش آدم نمی‌شویم، یک جوری مدیریت می‌کنیم، جزئیاتی از دین را رعایت کنیم که قطعاً آدم نشویم، این را کاملاً هوشمندانه تعقیب می‌کنیم ، ما بلد هستیم چه کار کنیم خودمان می‌فهمیم.

چرا باید به جزئیات پرداخت؟ چون گاهی از اوقات نمی‌دانیم واقعاً آن کلّیاتی که ذکر شده در ما تحقق پیدا کرده یا نه؟ ما سر جزئیات باید مچ خودمان را بگیریم. مثل آقای بهجت، حاج آقا فخر، خوبان، می‌گفتند رعایت کردن در، اخلاق، عرفان در رعایت جزئیات است، مثلاً از خوبان یک چیزهایی نقل می‌کنند آدم واقعاً تعجب می‌کند.

می‌گویند مثلاً آن آقا از کوه خضر که مدّتی آنجا اقامت کرده بوده آمده بوده به سمت منزل، ساکش را بر می‌دارد حوله‌اش را در می‌آورد می‌خواهد صورتش را خشک کند می‌گویند همان‌جوری ماند، می‌گویند چه شده؟ می‌گویند یک مورچه مثلاً آنجا در این رفته در ساک ما، وسایل ما، هیچی بر می‌دارد این همه راه می‌برد این مورچه را برساند سر جایش برگردد، حالا کوه خضر کجا، وسط شهر قم کجا، به خاطر همان یک دانه مورچه.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۱ ، ۱۲:۰۰
محمد رئوفی

نیاز شخصیه شهوانی را بهش بپردازی ضعیف میشوی ، خیلی ساده است، حضرت امام ره ، مرحوم شاه آبادی استاد عرفان حضرت امام و  آقای بهجت رضوان الله این بزرگواران در مورد موسیقی که صحبت میکردند یک حرف مشترک داشتند و آن اینکه موسیقی آدم را ضعیف و بی اراده میکند.

لذت میبری ؟ خب  ، مرگش برای همین لذتی هست که میبری . خوشت می آید؟ خب تمام شد فاتحه ات خوانده است. این ضعف کجا خودش را نشان میدهد ؟ خیلی جاها.

امام خمینی ره در جایی فرمودند:  موسیقى خراب می‏کند دِماغ بچه‏ هاى ما را؛ مغز بچه ‏هاى ما را فاسد می‏کند. دائماً تو گوش یک جوان موسیقى باشد، این دیگر به کار نمی‏رسد؛ این دیگر نمی‏تواند فکر جدى بکند. (در جایی دیگر میفرمایند:)

اینکه میگویند که اگر چنانچه موسیقى در رادیو نباشد آنها میروند از جاى دیگر میگیرند موسیقى را، بگذار بگیرند از جاى دیگر، شما عجالتاً آلوده نباشید؛ آنها هم کم کم برمیگردند به اینجا. این عذر نیست که اگر موسیقى در رادیو نباشد، آنها میروند از جاى دیگر موسیقى میگیرند. حالا اگر از جاى دیگر موسیقى بگیرند، ما باید به آنها موسیقى بدهیم؟! ما باید خیانت بکنیم؟! این خیانت است به یک مملکتى، خیانت است به جوانهاى ما. این موسیقى را حذفش کنید بکلى، عوض این یک چیزى بگذارید آموزنده باشد. کم کم مردم را و جوانهاى ما را عادت به آموزندگى بدهید؛ از آن عادت خبیثى که داشتند برگردانید. اینکه میبینید که جوانها اگر این نبود میروند سراغ موسیقى دیگر، براى این که اینها عادت کردند! این شاهد بر این است که جوانهاى ما فاسد شدند. الآن ما موظّفیم که این نسلى که فاسد شده برگردانیم به صلاح و نگذاریم این کوچکهاى ما فاسد بشوند، اینها را جلویش را بگیریم، (صحیفه امام جلد 9)

گزیده ای از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی با موضوع موسیقی1375

آنان که در امر نوازندگی یا خوانندگی فعال بودند اظهار داشتند که طبق فطرت و ذوقی سلیم، نظم منطقی را در کار معمول می‌داشته، و قواعد را رعایت می‌کرده‌اند. هفت دستگاه اصلی موسیقی و دستگاه‌های فرعی آن، که تنها مربوط به موسیقی ایرانی نیست، بلکه در همه آهنگ‌های جهان وجود دارد، به گونه‌ای تکوین یافته که هر صدایی شما دربیاورید، در یکی از آن دستگاه‌ها هست. بدین ترتیب می‌توان نتیجه گرفت: هنر موسیقی، تلفیقی از دانش، اندیشه و فطرت خدادادی است؛ که مظهر فطرت خدادادی، در درجه اول، حنجره انسان‌ها، و در درجه دوم، سازهایی است که به دست انسان‌ها ساخته شده است. پس می‌بینید که پایه، پایه الهی است. اولین نتیجه‌ای که می شود گرفت آن است که ما این هنر را، در راه خدا مصرف کنیم. ما از دوران جوانی خودمان حرف‌های برخی از اهالی هنر را می‌شنیدیم که روشنفکر مآبانه و واقعاً بی­پایه و اساس، مبتنی به این نکته بود که «ما هنر را در راه فکر و پیش‌بینی و سیاست، به کار نمی‌بندیم». آنها که ادعاهایی چنین داشتند، هنرشان- اعم از شعر و دیگر فنون- بیش از سایرین در خدمت سیاست‌ها قرار می‌گرفت. قصد ورود به چنین بحث‌هایی را ندارم. اما می‌خواهم بگویم هر کاری که متکی به اراده انسان است، باید برای هدفی انجام گیرد. هرچه هدف متعالی‌تر باشد، آن کار یا هنر ارزشمندتر می‌شود. متأسفانه هدف موسیقی در شرق، در حد تعالی خود موسیقی نبوده است. درست است که در غرب، موسیقی رقص و لهو و سایر موسیقی‌های منحط وجود دارد، اما در همان نقطه از جهان، از دیرباز موسیقی‌های آموزنده و معنادار هم بوده است؛ موسیقی‌ای که برای گوش سپردن به آن، انسان عارف واقف خردمند، می‌تواند بلیت تهیه کند، در سالن اجرای کنسرت بنشیند و ساعتی از آن لذت ببرد. در غرب موسیقی‌هایی که گاهی یک ملت را نجات داده و گاهی یک مجموعه فکری را به سمت صحیحی هدایت کرده، کم نبوده است. غرب برخوردار از چنین ویژگی‌ای نیز بوده، و هست. در شرقی که راجع به آن گفتم (یعنی در محدوده جغرافیایی مورد اشاره) متأسفانه موسیقی از چنین اعتبار و جایگاهی برخوردار نبوده است. موسیقی در اینجا عبارت از آهنگ‌ها و آلات و ادوات لهو بوده؛ که فقها از آن، به «موسیقی لهوی حرام» تعبیر کرده‌اند. فرض بفرمایید فلان خلیفه، شبی دچار بی‌خوابی می‌شده است. موسیقی­دان با آن خصوصیاتی که گفتم «اهل خرد و قریحه و ذوق است»، بایستی خود را می‌شکست، پای تخت خلیفه می‌نشست، تا خلیفه از حالت افسردگی که بیرون می‌آمد! این وضعیت موسیقی در بارگاه خلفا و امرای عرب بود. عین همین قضیه، در مورد سلاطین ایران هم صدق می‌کند. پادشاهانی که اهل موسیقی لهو بوده و دربارهای موسیقی طلب داشته‌اند، کم نیستند. که از آن جمله می‌توان به دربار قاجار و پادشاهان آن سلسله اشاره کرد. توجه می‌کنید که موسیقی در خدمت چه جریان­ها و کسانی بوده است؟! اینکه می‌بینید در کلمات فقها، موسیقی، مقوله‌ای حرام و ممنوع و دست نزدنی و نزدیک نشدنی است، به همین خاطر است. حرف من با موسیقی‌دان‌ها این است که موسیقی را به سمت معنا و هدف‌های متعالی ببرید؛ هدف‌هایی فراتر از هدف عیاشی؛ فلان عاشق کذایی که بهمان معشوقه کذایی‌تر را دوست می‌داشته، و چون مورد بی اعتنایی وی قرار گرفته و دلش شکسته است، می‌خواهد پای فلان ساز بنشیند، و در اثر آهنگ و ترانه سوزناک، اشکی از ره فراق بریزد! چنین هدفی در استعمال موسیقی ارزشمند نیست. چه ارزشی دارد که به خواهش دل یک نفر بسازند و بخوانند و بنوازند، و آن اندیشه ریاضی و محاسبه علمی و منطقی را- که اعتبار موسیقی است- چنین خوار و ذلیل کنند؟! ارزش و هدف و تعالی در موسیقی، این نیست. موسیقی متعالی، موسیقی‌ای است که برای هدف متعالی باشد. اگر چنین باشد، آن وقت می‌شود موسیقی را پاک و مقدس نامید. موسیقی را باید به سمت هدف متعالی بکشانید. این را هم فراموش نکنید که، کلام، از محسنات موسیقی ماست. اصلاً نقطه قوت در موسیقی فارسی و عربی، وجود کلام به صورت اغلبی است. یعنی غالباً چنین بوده که موسیقی با کلام همراه می‌شده است. مسلماً کلام، بر جهت‌گیری کار مجموعه شما، تأثیر می‌گذارد. درخواست من از شما آقایان موسیقی‌دان‌ها و افرادی که در این زمینه بسیار مهم صاحب نظر و هنر هستید، این است که احساس مسئولیت کنید، و موسیقی را نجات دهید. بعضی از موسیقی­دان‌های سنتی اصیل و ریشه‌دار، گاهی می‌گویند که «موسیقی قبل از انقلاب دچار ابتذال شده بود؛ ولی در دوران انقلاب الحمدالله، آن ابتذال از بین رفت». من این را نمی‌خواهم بگویم. من تقسیم دیگری را می‌خواهم مطرح کنم. چون تنها به اینکه آن ابتذال‌ها از بین برود، قانع نیستم. بلکه می‌گویم در همین موسیقی غیرمبتذل سنتی عالمانه هم، شما وظیفه دارید جهت‌گیری درست ایجاد کنید. توقع من از شما، هدف­دارکردن موسیقی است. به دنبال مسائلی چنین، در وادی موسیقی باشید. موسیقی باید در این جهت برود و صدا و سیما، موظف‌ترین و مسئول‌ترین مرکز برای این کار است. اینکه از صدا و سیما اسم می‌برم، بدین معنا نیست که وزارت ارشاد را فراموش کنیم. وزارت ارشاد هم جزو موظف‌ترین­هاست. اما شما جزو متعهدترین و موظف‌ترین­ها هستید. پس، به سراغ این کار بروید.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۱ ، ۱۸:۳۵
محمد رئوفی

آیا شما فرمودید پیرمردهایتان هم ظهور را درک میکنند؟

فایل صوتی سخنان آیت الله ناصری

سوال از آیت الله ناصری در مورد صحت فایل صوتی :

با سلام لطفا نظرتان را در خصوص 1- صحت فایل صوتی منتسب به شما در خصوص نقل قول از ایتالله بهجت پیرامون زمان ظهور حضرت مهدی عج 2- چگونگی درک ظهور برای افراد عادی و خواص چیست 3- رجعت برای خواص در زمان ظهور و رجعت در زمان سایر ائمه چیست .

با تشکر وارزوی عزت و توفیق الهی برای شما و سایر عزیزان مطلبی که راجع به ظهور حضرت بقیه الله روحی له الفداه در موبایل ها و غیره از بنده نقل شده است مقرون به صحت بلکه در جلسات متعددی مرحوم آیت الله بهجت این مطلب را به بنده فرمودند مضافا به این که در بعضی از کتب ایشان ( جرعه ای از وصال صفحه 25 ) نوشته اند که ما تا کنون به جوانان بشارت می دادیم که ظهور نزدیک است و زمان ظهور را درک خواهند کرد و الآن به پیرها هم بشارت می دهیم که زمان ظهور را درک خواهند دید


ثواب لعن بیشتر است یا صلوات ؟

کدام نماز اول وقت انسان را به مقام میرساند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۸:۱۷
محمد رئوفی