امام رضا(ع)
در این حدیث شریف میفرماید که:
اگر دیدی کسی گناه نمیکند گولش را نخور، شاید عرضه
گناه کردن ندارد، اگر دیدی عرضه
گناه کردن دارد و گناه نمیکند درست است،
اگر دیدی کسی عرضه گناه کردن دارد و گناه نمیکند گولش را نخور، شاید به این گناه علاقه ندارد
به یک گناه دیگر علاقه دارد،
اگر دیدی کسی
دست به مال حرام نمیزند گولش را نخور.
(ببین اینها
بدبینی میآورد ها! ولی آزادی میآورد، رهایی میآورد، آرامش میآورد، استرسها را
از بین میبَرَد، اضطرابها را از بین میبَرَد، یک بدبینی کوچولو اوّل پیش میآورد
ولی یک آرامش دائمی به دنبال میآورد. حالا من توی
پرانتز عرض کنم، دیدید بعضیها از دور مسلمانی را مسخره میکنند بهخاطر یک عیبی
که در یک بچّهمسلمانی دیدند؟ آنها این حدیث امام رضا را به گوششان نخورده.)
میفرماید اگر
کسی لقمه حرام نخورد گولش را نخور، شاید حرامخور نیست، امّا یک کار دیگر میکند،
اگر کسی هیچکدام از این کارهای حرام را نکرد گولش را نخور، شاید عقل درست و حسابی
ندارد، اگر کسی عقل درست و حسابی داشت گولش را نخور، شاید گاهی از اوقات هوای نفس
بر عقلش غلبه میکند، اگر هوای نفسش بر عقلش غلبه نکرد درست است.
بعد مثال میزنند
حضرت میفرمایند که: اگر کسی هوای نفسش گاهی بر عقلش غلبه کند مثل کی؟ مثل کسی که
حبّ مقام دارد، یعنی یک عمر تقوا پیشه میکند بهخاطر یک حبّ مقام، یک بیتقواییهایی
میکند که وقتی بهش میگویی ببین! تقوا داشته باش «اَخَذَتهُ العِزَّة»، غرور میگیردش
میگوید به من میگویی تقوا داشته باشم؟ من یک عمری پروندهام را ندیدی؟
بعد امام
رضا(ع) شدیدترین لعنتهای خدا را بر اینجور آدمها میفرستد. جالبی دین این است،
هیچکسی را پسرخالۀ خودش نمیگیرد. طرف گاز را گرفته تا آخر هم رفته بعد از یک
جایی به بعد میبُرَد، اینکه امام رضا فرمود:
لاالهالّاالله شروطی دارد، مال خاصیّت چندمرحلهای بودن دین است، آنوقت بعضیها
یکجوری دین را میپذیرند، اگر دیر بپذیرند، اگر کم بپذیرند، ولی باثبات میپذیرند،
اسمش توی قرآن آمده «ایمان مستقر» بعضی دارند، «ایمان مستودع» بعضیها دارند،
مستودع یعنی ایمانشان ارتجاعی است، برمیگردد حالت صفر میرسد.
ما باید
روانکاوی کنیم، فرصت این کارها را تا حالا نکردیم، یک شعارهایی اوّل انقلاب میدادیم
آقا! اسلام خیلی مهمّ است، آقا! بیایید، حرفهای خوبی هم بود، هر کی میگفت آقا!
من اسلام را دوست دارم دیگر برایش کف و هورا میکشیدیم و باریکالله، تو اسلام را
دوست داری باریکالله ایمان را خرافات نمیدانی، ولی الان دیگر از این مرحله
گذشتیم، خب حالا چه ایمانی داری؟ ایمانت را بیاور وزن کنیم، چقدر میخواهد پیشرفت
کند؟ تاکجا ایمان داری؟ امتحاناتش را میتوانی سخت پشت سر بگذاری یا نه؟