استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

موسسه بیان معنوی

درباره وبلاگ

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا / پروردگارا مرا در هرکار صادقانه واردکن وصادقانه خارج نما وازسوی خود سلطان ویاوری برای ماقرار ده.
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی / پروردگارا سینه ی مرا گشاده دار و کار مرا بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند.
-------------------------------------------
به امیدآنکه مقدمه سازان ظهورحضرتش باشیم
-------------------------------------------
لطفا در معرفی این وبلاگ به دوستان همت کنید.
شهید علمدار :
برای بهترین دوستانتان آرزوی شهادت کنید.
----------------------------------------------
لطفا با وضو معارف اهل بیت را مرور کنید.
-------------------------------------------

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استاد اخلاق» ثبت شده است

علامه مصباح یزدی در جلسه اخلاق دفتر رهبر معظم انقلاب/
فایده امتحان الهی سنجش میزان اخلاص افراد است/برای عمل به تکلیف باید منتظر زخم زبان‌ها بود

استاد اخلاق حوزه علمیه یکی از فلسفه‌های وجود معاد را تفاوت قائل شدن میان مؤمنان و گناهکاران دانست و گفت: اگر در مقابل اعمال نیکو پاداشی به انسان تعلق می‌گیرد لازم است که در برابر گناه نیز عذاب ببیند.

به گزارش  رسا، آیت‌الله محمد تقی مصباح یزدی، استاد اخلاق حوزه علمیه سه‌شنبه شب در جلسه اخلاق خود که در دفتر مقام معظم رهبری در قم(حسینیه حضرت امام خمینی) برگزار شد، مشکلات فراوان در زندگی آدمی را مورد توجه قرار داد و گفت: چنانچه انسان در برخی موارد متحمل شکست هم بشود باز هم پلی به سوی پیروزی ساخته است.


 
هرچه انسان خودساخته‌تر باشد آرامش بیشتری خواهد داشت
 
وی افزود: در مکتب‌های بشری برای آنکه انسان‌ها بتوانند پس از بروز مشکلات آرامش یابند از تلقین‌هایی بهره گرفته می‌شود که چندان تأثیرگذار نیستند ضمن این‌که حالت‌های بعد از مصیبت‌ها در حقیقت نوعی رفتار انعکاسی هستند و هرچه انسان خودساخته‌تر باشد آرامش بیشتری هم خواهد داشت.
 
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به فوت فرزند میرزا جواد آقا ملکی تبریزی و آرامش وی پس از این واقعه اظهار داشت: همان روز مهمانانی به خانه این عالم وارسته آمدند و او از آنها پذیرایی کرد و فقط در انتها گفت تشییع جنازه فرزندم فلان موقع است و می‌توانید بیایید، این نوع صبر و آرامش را در هر کسی نمی‌توان یافت.
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۲ ، ۱۰:۵۴
محمد رئوفی

توی انقلاب ما یک شعاری باب شده «مرگ بر ضد ولایت فقیه». ولی چرا ما مرگ می گوییم بر کسی که ضد ولایت است. چون عنصر ضد ولایت عنصر خطرناکی است. کسی که به همین سهولت، مثل آب خوردن ولایت را بهش بی اعتنایی می کند؛ نوبت ولایت طاغوت که برسد آنچنان محکم می گیردش که آدم خنده اش می گیرد. حداقل توی همه جا اینجوری باش!

مثل این سازمان مجاهدین خلق. تمام مشکل شان روز اول این بود که ولایت فقیه را نمی توانستند بپذیرند. حتی روی دیوارها می نوشتند: رئیس جمهور خمینی. شما یادتون نیست آن زمان طبیعتا. رئیس جمهور خمینی. ما یک دفعه ای بچه بودیم؛ گفتیم: اه! اینها مگه با امام رفاقت دارند. می گفتند: بابا امام را بکنید رئیس جمهور حرفی نیست. چند روز دیگر عزلش می کنیم با انتخابات بعدی، یک کسی دیگر را می گذاریم. ولی ولی فقیه اش نکنید نشود بهش دست زد. رئیس جمهورها بروند زیر نظرش. آن وقت اینها ولایت امام خمینی را نپذیرفتند؛ نتیجه اش چی شد؟ نتیجه اش خیلی ساده ولایت صدام یزید کافر را پذیرفتند. رفتند به دستور صدام عراقی شیعه می کشتند. به دستور صدام آمدند به ایران حمله کردند. فرمانده نظامی شان شد صدام.

کسی که ولایت یاقوت را نپذیرد، ولایت طاغوت را مثل آب خوردن می پذیرد. این تبدیلش می کند به یک عنصر خطرناک. آن وقت شما می بینید بعضی ها هستند یک روحیه ضد ولایی دارند. دقت بفرمایید آدم فکر می کند اینها آدمهایی هستند که زیر بار حرف زور نمی روند، اینها آقا بالا سر نمی خواهند. آدم اولش این جوری فکر می کند. بابا اینکه خیلی خوب است. تو زیر بار حرف زور نرو، نه علی، نه معاویه. ولی اینقدر مثل موم نرمند توی دست معاویه! چقدر آدم مثال تاریخی بزند! عمر سعد علی بن ابیطالب را نمی پذیرفت؛ می گفت: نه. من. فتنه دخالت نمی کنم. شد نوکر نوکر یزید ابن معاویه. آخه یزید اصلا از نظر شخصیت اجتماعی هم آدم پستی بود همان موقع. آن وقت عمر سعد استاد اخلاق بود. یزید بوزینه باز بود. عبیدالله ابن زیاد نوکر یزید بود. شد نوکر آن باهاش امام حسین کشت. چه عنصر خطرناکی است!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۱ ، ۱۷:۵۶
محمد رئوفی