استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

موسسه بیان معنوی

درباره وبلاگ

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا / پروردگارا مرا در هرکار صادقانه واردکن وصادقانه خارج نما وازسوی خود سلطان ویاوری برای ماقرار ده.
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی / پروردگارا سینه ی مرا گشاده دار و کار مرا بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند.
-------------------------------------------
به امیدآنکه مقدمه سازان ظهورحضرتش باشیم
-------------------------------------------
لطفا در معرفی این وبلاگ به دوستان همت کنید.
شهید علمدار :
برای بهترین دوستانتان آرزوی شهادت کنید.
----------------------------------------------
لطفا با وضو معارف اهل بیت را مرور کنید.
-------------------------------------------

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

آخرین مطالب

۳۳ مطلب با موضوع «مهمترین مطالب ضروری جامعه ما» ثبت شده است

ما در سازندگی فردی موفق بوده ایم، تصور بنده این است که فلسفه ی زجری که داریم میکشیم در این امتحانات الهی، در این مقطع ،

(حالا از کمی قبل تا کمی بعد) این است که ما از نظر اجتماعی شکل بگیریم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۱ ، ۱۰:۴۷
محمد رئوفی

آقای حبیب‌بن منتجب والی شهر یمن بود، وقتی امیرالمؤمنین به خلافت رسید بعد امیرالمؤمنین به او نامه‌ای نوشت فرمود تو آدم خوبی هستی حبیب، تو برای من هم استاندار آن شهر بمان من هم تو را ابقا می‌کنم. بعد فرمود که از مردم بیعت بگیر برای من، از مردم که بیعت گرفتی ده نفر را برای من بفرست بگذارید من ویژگی‌های آن ده نفر را برایتان بگویم.

می‌فرماید که «وأنفذ اِلَیَ منهم عشرة» ده نفر از اینها را بفرست،  آدم‌های صاحب نظر، عاقل، مطمئن، شجاع، خیلی خوب بفرست ده نفر برای من ببینم.

آقای ابن منتجب بعد از اینکه نامه را برای مردم خواند، گریه کردند مردم بیعت کردند با حضرت فرمود حالا ده نفر آدمِ این‌جوری ازتون می‌خواهم، مردم رفتند صد نفر انتخاب کردند از صد نفر هفتاد نفر، از هفتاد نفر سی نفر، از سی نفر ده نفر که دیگر حسابی بررسی کرده باشند، این ده نفر را فرستادند خدمت حضرت.

وقتی که آمدند پیش امیرالمؤمنین علی‌‌علیه‌السلام شروع کردند به سخنرانی کردن، یک کسی از بین اینها بلند شد آمد جلو کلماتی را به امیرالمؤمنین گفت می‌خواهم این کلمات را برایتان بخوانم جالب است، «السلام علیک ایها الامام العادل والبدر التمام واللیس الهمام والبطل الزرقام والفارس القمقام و مَن فضله الله علی سائر الانام صلّی الله علیک و علی آلک الکرام و أشهد أنک امیرالمؤمنین صدقاً و حقّاً و أنک وصی رسول الله والخلیفة مِن بعده و وارث علمه لعن الله مَن جهد حقک و مقامک» اینقدر گفت و گفت آقا امیرالمؤمنین ازش خوشش آمد.

فرمود که غلام پسر اسمت چیست؟ گفت من اسمم عبدالرحمن هست، فرمود «وابن مَن» پسر کی هستی؟ گفت پسر ملجم مرادی هستم، آقا فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون، لاحول ولاقوّة الا بالله العلی العظیم» «ویحک أمُرادیٌ أنت؟» تو مرادی هستی؟ گفت آره آقا من مرادی هستم، آقا چرا ناراحت شدی؟

آقا هی می‌فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون» تو مرادی هستی؟ گفت آقا بله من مرادی هستم، گفت آقا مثل اینکه ناراحت شدید از اسمِ من را شنیدید. من مگر چه مرگم هست؟ آقا فرمود که تو می‌دانی قاتل من خواهی شد؟ گفت من؟ یا علی به خدا قسم در این عالم هیچ کسی را من به اندازۀ تو دوست ندارم، من تو را ترجیح می‌دهم به همۀ ذرات عالم، من چه‌جوری قاتل تو بشوم؟

اصرارهای ابن ملجم مرادی را ببینید «ولکنک والله یا امیرالمؤمنین أحبُّ اِلَیَ مِن کُلِ أحدٍ» تو از هر کسی پیش من عزیزتر هستی، آقا می‌فرمود نه، نه آن کسی که به من گفته دروغ نگفته و من هم دروغ نمی‌گویم، تو خونِ سرِ من را بر محاسنم خواهی ریخت و صورتِ من را به خون سرم، ببین به این خون محاسنم را خضاب خواهی کرد، همین تو، «والله یا امیرالمؤمنین انک أحبُّ اِلَیَ مِن کلِ ما طلعت علیه الشمس» آخه من تو را دوست دارم، درد اینجاست امیرالمؤمنین نفرمود دروغ می‌گویی، معلوم می‌شود راست می‌گفته.

گفت آقا من را بکُش! آقا فرمود که خب معلوم است که من این کار را نمی‌کنم، از رفتارهای آقا مالک اشتر و دیگران آمدند گفتند یا علی کدام سگی است که قاتل توست بگو ما بکُشیمش، فرمود کسی که گناه نکرده می‌خواهید بکُشیدش؟ تحلیل آقای بهجت را از داستان ابن ملجم مرادی در یک جمله بهتون بگویم.

ایشان می‌فرماید که یک کسی یک عمری پروانۀ امامش می‌شود آخر سر امامش را می‌کُشد، تعبیر آقای بهجت این است که ابن ملجم مثل پروانه بود برای امیرالمؤمنین، این کدام عیب پنهان است که یک روزی رو می‌آید، این کدام ضعف ایمان است که یک روزی خودش را نشان می‌دهد، این کدام گناه استغفار نشده است که یک روزی پدر صاحب بچه را در می‌آورد، این کدام خوبی غرور یافته است؟

تا الانی که ما داریم با شما صحبت می‌کنیم با همدیگر داریم گفتگو می‌کنیم بنا بود مؤمنان زیاد بشوند، شیعیان زیاد بشوند، عزّت پیدا کنند، خب دیگر بس است، بس است دیگر، دور بعدی شروع شده، یک وقت اضافی دادند در این وقت اضافی امیرالمؤمنین، پیغمبر اکرم، امام صادق، امام باقر همۀ ائمۀ هدی معمولاً فرمودند آن وقت اضافی آخر قبل از ظهور دوران ریزش است، از شیعیان ریخته می‌شوند. دیگر تعجب نکنی ها کسی خوب بود بد شد، تعجب نکنی ها.

۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۱ ، ۱۸:۰۳
محمد رئوفی

  بعد از اینکه مقام معظم رهبری به جای امام(ره) نشستند ، آقای گلپایگانی زیاد هم مشهور نیست به حزب‌اللهی بودن، مثلاً حزب‌اللهی شش آتیشه در صحنه، این‌جوری نیست ، مشهور نیست،  بعضی‌ها بعد از اینکه امام از دنیا رفتند شروع کردند یک تبلیغاتی علیه ایشان که حزب‌اللهی‌ها نروند از ایشان تقلید بکنند، می‌خواهم بگویم یک مرجع تقلیدی که مشهور نیست به حزب‌اللهی بودن، چرا انقلابی بود بالاخره در خط بود، در رأی‌گیری‌ها شرکت می‌کرد.

ایشان چه می‌فرمودند؟ پیغام داده بودند به مقام معظم رهبری بنده این را از زبان خودِ آقا شنیدم در یک جلسه‌ای با حضور گروه‌های از خارج از کشور در رحلت ایشان که به محضر ایشان رسیده بودند تصادفاً من آنجا بودم .

ایشان فرمودند که  آقای گلپایگانی دو بار برای من پیغام فرستادند یکی توسط آقازاده‌شان یکی از راه دیگری، به بنده پیغام دادند که اگر ما اشکالی در نظام جمهوری اسلامی ببینیم لازم بدانیم تذکر بدهیم ، آنجا که لازم ندانستیم تذکر بدهیم که شما خودتان درستش می‌کنید.

 اگر لازم دانستیم تذکر بدهیم برای یک بار به شما این پیغام خودمان را می‌رسانیم، اگر شما شنیدید که ما جای دیگر نشستیم گفتیم تکذیب می‌کنم، اگر شنیدید که بار دوم به شما تذکر دادیم، از الان من تکذیب می‌کنم، چون اطمینان دارم این تذکر ما که به شما برسد شما اگر می‌توانستید برطرف می‌کردید این اشکال را، برطرف نکردید یعنی نمی‌شده، ما این‌جوری ولایت فقیه را قبول داریم.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۱ ، ۲۰:۱۴
محمد رئوفی

آیا شما فرمودید پیرمردهایتان هم ظهور را درک میکنند؟

فایل صوتی سخنان آیت الله ناصری

سوال از آیت الله ناصری در مورد صحت فایل صوتی :

با سلام لطفا نظرتان را در خصوص 1- صحت فایل صوتی منتسب به شما در خصوص نقل قول از ایتالله بهجت پیرامون زمان ظهور حضرت مهدی عج 2- چگونگی درک ظهور برای افراد عادی و خواص چیست 3- رجعت برای خواص در زمان ظهور و رجعت در زمان سایر ائمه چیست .

با تشکر وارزوی عزت و توفیق الهی برای شما و سایر عزیزان مطلبی که راجع به ظهور حضرت بقیه الله روحی له الفداه در موبایل ها و غیره از بنده نقل شده است مقرون به صحت بلکه در جلسات متعددی مرحوم آیت الله بهجت این مطلب را به بنده فرمودند مضافا به این که در بعضی از کتب ایشان ( جرعه ای از وصال صفحه 25 ) نوشته اند که ما تا کنون به جوانان بشارت می دادیم که ظهور نزدیک است و زمان ظهور را درک خواهند کرد و الآن به پیرها هم بشارت می دهیم که زمان ظهور را درک خواهند دید


ثواب لعن بیشتر است یا صلوات ؟

کدام نماز اول وقت انسان را به مقام میرساند؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۸:۱۷
محمد رئوفی

آیا میدانید :

عده‌ای از کسانی که جزء یاران حضرت هستند، بر سرِ فهمشان از کتاب خدا با حضرت اختلاف کرده و او را انکار می‌کنند، تا اینکه حضرت آنها را می‌آورد و گردنشان را می‌زند. در روایت دیگری نیز آمده که گروهی که در رکاب حضرت جنگیده‌اند، به‌دلیلِ فهمشان از دین، به انکار حضرت اقدام می‌کنند و لاجرم حضرت گردن آنها را می‌زند ولی برای دیگران مایۀ عبرت نشده و این مسأله تا 4 مرتبه تکرار می‌شود.(اثبات الهداة(

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۵۷
محمد رئوفی

براى اینکه در قعر جهنم نسوزید

خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند

نامه ی امام خمینی (ره)   به منتظرى    /موضوع : (عدم صلاحیت براى تصدى رهبرى نظام جمهورى اسلامى)]

زمان: 6 فروردین 1368/ 18 شعبان 1409 /  صحیفه امام، ج‏21، ص: 333/مکان: تهران، جماران‏     مخاطب: منتظرى، حسینعلى‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏      /     جناب آقاى منتظرى‏

با دلى پر خون و قلبى شکسته چند کلمه‏اى برایتان می‏نویسم تا مردم روزى در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته ‏اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم میدانم؛ خدا را در نظر می‏گیرم و مسائلى را گوشزد می‏کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامى عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبرى آینده نظام را از دست داده‏اید. شما در اکثر نامه‏ ها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدرى مطالبى که میگفتید دیکته‏ شده منافقین بود که من فایده‏اى براى جواب به آنها نمى‏دیدم. مثلًا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودى که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و مى‏بینید که چه خدمت ارزنده‏اى به استکبار کرده‏اید. در مسئله مهدى هاشمىِ قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر می‏دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‏دادید که او را نکشید. از قضایاى مثلِ قضیه مهدى هاشمى که بسیار است و من حالِ بازگو کردن تمامى آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمى‏باشید و به طلابى که پول براى شما می‏آورند بگویید به قم منزل آقاى پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد اللَّه از این پس شما مسئله مالى هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً  مقدم بر نظر خود میدانید- که مسلماً منافقین صلاح نمی‏دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایى میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند- با دلى شکسته و سینه‏اى گداخته از آتش بی مهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‏کنم دیگر خود دانید:

1- سعى کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدى هاشمى و لیبرالها نریزد.

2- از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‏شوید در هیچ کار سیاسى دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.

3- دیگر نه براى من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهاى بیگانه دهند.

4- نامه‏ ها و سخنرانیهاى منافقین که به وسیله شما از رسانه‏ هاى گروهى به مردم می‏رسید؛ ضربات سنگینى بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتى بزرگ به سربازان گمنام امام زمان- روحى له الفداء- و خونهاى پاک شهداى اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.

و اللَّه قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولى در آن وقت شما را ساده لوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید ولى شخصى بودید تحصیلکرده که مفید براى حوزه‏هاى علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید، مسلماً تکلیف دیگرى دارم و می‏دانید که از تکلیف خود سرپیچى نمی‏کنم. و اللَّه قسم، من با نخست‏  وزیرى بازرگان مخالف بودم، ولى او را هم آدم خوبى می‏دانستم. و اللَّه قسم، من رأى به ریاست جمهورى بنى صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم. سخنى از سرِ درد و رنج و با دلى شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خداى خود عهد کردم که از بدى افرادى که مکلف به اغماض آن نیستم هر گز چشم‏پوشى نکنم. من با خداى خود پیمان بسته‏ام که رضاى او را بر رضاى مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمى‏دارم‏ من کار به تاریخ و آنچه اتفاق مى‏افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعى خود عمل کنم.

من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته ‏ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعى کنند تحت تأثیر دروغهاى دیکته شده که این روزها رادیوهاى بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش میکنند نگردند. از خدا می‏خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضى هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزى نداریم، هر چه هست اوست/////و السلام.یکشنبه 6/ 1/ 68  روح اللَّه الموسوی الخمین

                                                 ‏ 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۳۰
محمد رئوفی