استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

گزیده ی از سخنرانیهای استاد حوزه و دانشگاه حجت الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان (صوتی ، تصویری، نوشتاری) Panahian

موسسه بیان معنوی

درباره وبلاگ

استاد پناهیان / یادداشتهایی از سخنان استاد پناهیان و ...

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها

رَّبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّی مِن لَّدُنکَ سُلْطَانًا نَّصِیرًا / پروردگارا مرا در هرکار صادقانه واردکن وصادقانه خارج نما وازسوی خود سلطان ویاوری برای ماقرار ده.
رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَیَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی / پروردگارا سینه ی مرا گشاده دار و کار مرا بر من آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند.
-------------------------------------------
به امیدآنکه مقدمه سازان ظهورحضرتش باشیم
-------------------------------------------
لطفا در معرفی این وبلاگ به دوستان همت کنید.
شهید علمدار :
برای بهترین دوستانتان آرزوی شهادت کنید.
----------------------------------------------
لطفا با وضو معارف اهل بیت را مرور کنید.
-------------------------------------------

طبقه بندی موضوعی

آخرین نظرات

آخرین مطالب

نگاهی به برخی ابعاد پیاده روی ار بعین

استاد فرمودند:

وقتی که امام زمان (عج) تشریف فرما میشود، میفرماید: من فرزند حسین (ع) هستم ، یعنی خودشان را به واسطه امام حسین (ع) به همه عالم معرفی میکنند، بنابراین در آن زمان باید همه مردم عالم، حسین (ع) را شناخته باشند؛ یعنی ژاپنیها ، آفریقایی ها، کانادایی ها، آمریکایی ها و... همه باید حسین (ع) را بشناسند، که وقتی امام زمان (ع) گفت من پسر حسین فاطمه هستم همه ایشان را بشناسند. اما ا لان هنوز همه مردم عالم، حسین (ع) را نمیشناسند و این تقصیر ماست، چون ما برای سیدالشهدا طوری فریاد نزده ایم که همه عالم صدای ما را بشنوند. پیاده روی اربعین بهترین فرصت برای معرفی حسین (ع) به عالم است.

به همه کسانی که تاکنون در مراسم پیاده روی اربعین حسینی شرکت کرده اند تبریک عرض میکنم. بنده بعداز آنکه پنج سال قبل برای اولین بار در ایام اربعین حسینی به کربلا مشرف شدم، دیگر در ایام دیگری غیر از اربعین به کربلا نرفتم و سعی میکنم حتما (اربعین) به کربلا بروم و در پیاده روی اربعین حضور پیدا کنم. چون احساس میکنم در اربعین، حرمت حرم اباعبدالله (ع) بهتر نگاه داشته میشود.

اهل بیت (ع) خودشان اربعین را به عنوان میعادگاه شیعیان تعیین فرموده اند، میتوانستند بگویند علامت شیعه زیارت روز عاشورا است و همه شیعیان در روز عاشورا به کربلا بیایند، ولی این مساله از جانب اهل بیت (ع) طراحی شده است که عاشورا در محل خودتان عزاداری کنید و اربعین به کربلا بیایید.

اربعین یک میعادگاه با عظمت است، اینجاست که می شود پیام هایی از حقیقت اسلام و از آن اسلام ناب را به جهان داد که در هیچ کجای دیگر چنین پیام هایی قابل انتقال نیست و قابل بیان نیست.

اگر نبودیم امام حسین (ع) را کمک بکنیم، اما با حضرت زینب می توانیم همراه شویم و پیام عاشورا را به همه عالم برسانیم. این جهانی که با چشمش باید پدیده ملموس ببیند، حادثه ببیند، حماسه ببیند، و بتوان آن را بصورت کمی بشمارد، اگر بخواهی با این جهان سخن از معنویات بگویی، سخن از معنویاتی که هر لحظه قابل تحریف است، این جهان را باید به وسیله اربعین با اسلام ناب آشنا کرد.

پیاده روی اربعین، پیاده روی تمرین ظهور حضرت است. پیاده روی میلیونی اربعین، یکی از علائم نزدیکی ظهور است.

امام خمینی (ره) :

هر مکتبی هیاهو میخواهد، باید پایش سینه بزنند، هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش گریه کن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمیشود.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۱:۴۲
محمد رئوفی
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۰:۲۰
محمد رئوفی


این سخنرانی در حرم امام هشتم در 5 جلسه بوده است در ذیل قسمت کوتاهی از آن را خواهید شنید.


قشنگترین نماز شب

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۵:۱۸
محمد رئوفی

  استاد در حرم امام رضا (ع) فرمودند:  

  شیطان نمیگوید نماز نخوان یا روزه نگیر بلکه میگوید هر کاری بکن ولی غرق در شکر خدا نباش


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۹:۴۴
محمد رئوفی
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۵:۰۶
محمد رئوفی

برخورد امیرالمومنین با متخلفین چگونه بوده است؟

ببینید! ما از امیرالمومنین علی (ع) دو صحنه دیدیم. یک ، زیردستش خلاف بیّن کرده اعتراض کرده؛ دو، زیردستش خلاف بیّن داشته اعتراض نکرده، داد مالک اشتر هم درآمده سرِ امیرالمؤمنین. اولاً هردویش ممکن است. این‌جوری نیست که امام معصوم، هر موقع خلافی از زیردستش ببیند، داد بزند. نمونه‌هایش در تاریخ زیاد است.

حتی دو مرتبه‌اش را حداقل من الان یادم هست که مالک اشتر مخالفت کرد با علی‌بن ابیطالب. نمونه‌اش را بگویم. یکی  در خلافی که نمایندۀ امیرالمؤمنین در مذاکرۀ با معاویه انجام داد و فریب معاویه را خورد و مذاکره را طول داد و در شام ماند، نیامد اتمام حجّت کند برگردد و امیرالمؤمنین هم این خلاف او را قبول داشت و مالک اشتر می‌گفت چرا شما عزلش نمی‌کنی؟ اصلاً ولش کن او را؛ اینکه می‌دانی خلاف‌کار است.جلوی امیرالمومنین هم این دعوا را با آن نماینده انجام داد، مالک اشتر هم درست میگفت، او خلاف کار بود، قهر کرد، علی بن ابیطالب را هم کمک نکرد ولی علی بن ابیطالب سکوت کرد. این جوری نبوده، بله بعضی وقتها مصلحت است، خلاف زیردستش هم فریاد نزند. امام در ارتباط با بنی صدر بیّن الغی بود ؛ مصلحت بود سکوت بکند تا مدتی.

این‌جوری نیست که هر موقع زیردستش خلافی بکند حتماً چه اقدامی بکند. یک مورد دیگر هم در رابطه با ابن‌عبّاس بود که امیرالمؤمنین ابن‌عبّاس را نصب کرد و مالک اشتر آمد به نصب امیرالمؤمنین اعتراض کرد؛ به دو دلیل! گفت اولاً فامیل‌تان است، شما فامیل‌تان را گذاشتید، مگر ما قیام کردیم علیه عثمان به دلیل فامیل‌بازی. این حرف را به علی‌بن ابیطالب زد، اشتباه کرد مالک اشتر. اگر معرفت به امامت داشت این کار را نمی‌کرد.

پس چرا امیرالمؤمنین بعد از شهادت مالک اشتر می‌گفت «أینَ مِثلُ مالِک»؟ پس ببین! جواب من این است؛ ببین امیرالمؤمنین چقدر غریب بوده که دنبال مثل مالک اشتر می‌گردد. ما انتظار داریم یاران امام زمان این‌جوری با امام زمان تا نکنند که مالک اشتر با علی‌بن ابیطالب بود. حتی مالک اشتر یک جای دیگر هم صریحاً سخن علی‌بن ابیطالب را رد کرده بود که حالا بگذریم، خیلی هم هزینه داشت برای علی‌بن ابیطالب(ع).

شما محاسبه کنید رحمت و شفقت و مهربانیِ علی‌بن ابیطالب را، که چقدر ائمه سعۀ صدر داشتند. ما بودیم دیگر اصلاً مالک اشتر را جزء حزب‌اللهی‌ها نمی‌دانستیم. ولی ائمۀ هدی هم غریب بودند، هم سعۀ صدر بالا داشتند. البته ما از مالک اشتر حزب‌اللهی‌تر داشتیم، کسانی که واقعاً غوغا بودند، منتها در تاریخ اسم‌شان مطرح نیست یا به دلیل اینکه جنگ‌آور نبودند، چون جنگ‌آورها مثل این اعضای تیم ملی می‌بینید بعضی‌هایشان مؤثرتر هستند ها! ولی آنی که گل می‌زند اسمش همیشه سر زبان‌هاست. خب بگذریم.

حالا الان مقام معظم رهبری یک زیردستش است، خطا می‌کند، این خطاکار دارد خطای خودش را پای کی می‌نویسد؟ رهبری می‌نویسد. آقا چرا اقدام نمی‌کند؟ ممکن است جایی باشد که مصلحت نیست اقدام بکند به دلایلی، ممکن است جایی باشد که مصلحت باشد. اینها دوباره وقتی که مصلحت شد یا مصلحت نشد، ما به زرس قاطع نمی‌توانیم بگوییم آقا اینجا خلاف بیّن کرد، تو باید تحلیل کنی اول؛ که ببینیم این خلاف بیّن است یا مصلحت نبوده!

حدود سی‌تا بدعتی که بعد از پیامبر گرامی اسلام در جامعۀ اسلامی درست کردند وجود داشت که علی‌بن ابیطالب آنها را اصلاح نکرد. چندتا؟ سی‌تا. بعضی‌ها اگر زمان امیرالمؤمنین بودند اصلاً هیچی، یک بیانیه‌هایی علیه امیرالمؤمنین صادر می‌کردند که...؛ شما فکر کردید خیلی‌ها آن زمان به علی‌بن ابیطالب بی‌احترامی می‌کردند روی چه حسابی بود؟ همین کارها را می‌دیدند از امیرالمؤمنین.

می‌گفتند بله البته آدم خوبی که هست، ولی اینهایش را نگاه کن؛ اینا اینا اینا؛ کاسه از آش داغ‌تر می‌شدند. شما فکر می‌کردی امیرالمؤمنین برای چی غریب می‌شد؟ چون نمی‌تواستند تحلیل کنند، احتمال این را نمی‌دادند که امیرالمؤمنین بابا! دارد یک مصلحتی را می‌بیند. آخر دوزار اطمینان کنید. اطمینان نمی‌کردند. لذا امیرالمؤمنین تضعیف می‌شد دیگر.

بعضی‌ها یک دانه نامۀ امیرالمؤمنین به یک دانه استاندار رفته سرِ سفرۀ ثروتمندها را می‌بینند، فکر می‌کنند بیست چهار ساعته امیرالمؤمنین شمشیر دور سرش بوده می‌چرخانده می‌رفته جلو. کی می‌گوید این‌جوری بوده؟ شما کوتاه آمدن‌های امیرالمؤمنین را ببینید که بعد بتوانید تحلیل بکنید، تطبیق بدهید و احتمال این را بدهید که آقا یک ولیّ‌فقیه که زورش کمتر از وصیّ بلافصل پیغمبر است.

بعضی‌ها انتظاراتی از ولیّ‌فقیه دارند که در تاریخ ما این انتظارات را نمی‌توانیم از علی‌بن ابیطالب داشته باشیم، جالب است. بعضی‌ها...؛ می‌گوید چرا اعدامش نمی‌کنی؟ آقا! کی را اعدامش کنی؟ آنی که رفته توی زندان یک کسی را کُشته؛ صبر کن! پیغمبر اکرم، خالدبن ولید را که به مأموریت فرستاده بود حدود پانزده تا یا نمی‌دانم چندتا بی‌گناه را قتل‌عام کرد، درحالی‌که پیغمبر فرموده بود اگر اینها مسلمان بودند جنگ نکنی باهاشون! ایشان نه تنها جنگ کرد، کُشت. آیا اعدام کرد پیغمبر آنها را؟ اعدام نکرد. چرا نکرد؟ خب بروید ببینید. پس احتمال دارد یک مجرم زیردست تو که فرمانده بشود اعدامش نکنی. احتمال دارد. بعضی‌ها اصلاً کاسه از آش داغ‌تر می‌شوند واقعاً، خیلی. اسلام را اگر می‌خواهی، اسلام را باید برویم توی وجود پیغمبر اکرم ببینیم. مثل آن رئیس خوارج که زمان پیغمبر دید پیامبر غنایم دارد تقسیم می‌کند،  گفت چرا نامساوی تقسیم می‌کنی؟ عدالت را رعایت نمی‌کنی.دیگر حالا ایشان شازده شده تشخیص‌دهندۀ عدالت، پیامبر گرامی اسلام نقد باید بشود ! بعد پیامبر گرامی اسلام یک نگاهش کرد، فرمود تو یک روزی با حکم قرآن به جنگ علی‌بن ابیطالب خواهی رفت و شعار «إنِ الحُکم إلّا لله».

و ما باید همۀ این دوران‌ها را پشت سر بگذاریم، مطمئن باشید. تک تک‌مان هم باید آزمایش بشویم. جلوی آزمایش خدا را هم نمی‌شود گرفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۱:۰۶
محمد رئوفی
۱۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۸:۴۹
محمد رئوفی

   اگر بتوانیم زیبایی‌های پنهان موجود در نظام ولایی خود را پیدا کنیم و نشان دهیم و از سوی دیگر، زشتی‌های پنهانِ موجود در نظام و فرهنگ غرب را به مردم عالم نشان دهیم، گام بلندی در جهت مقدمه‌سازی برای ظهور برداشته‌ایم و ظهور حضرت نیز چیزی نیست جز ایجاد یک ساختارِ ولایی در سراسر عالم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۹:۲۱
محمد رئوفی

آیا میدانید :

عده‌ای از کسانی که جزء یاران حضرت هستند، بر سرِ فهمشان از کتاب خدا با حضرت اختلاف کرده و او را انکار می‌کنند، تا اینکه حضرت آنها را می‌آورد و گردنشان را می‌زند. در روایت دیگری نیز آمده که گروهی که در رکاب حضرت جنگیده‌اند، به‌دلیلِ فهمشان از دین، به انکار حضرت اقدام می‌کنند و لاجرم حضرت گردن آنها را می‌زند ولی برای دیگران مایۀ عبرت نشده و این مسأله تا 4 مرتبه تکرار می‌شود.(اثبات الهداة(

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۵۷
محمد رئوفی

براى اینکه در قعر جهنم نسوزید

خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند

نامه ی امام خمینی (ره)   به منتظرى    /موضوع : (عدم صلاحیت براى تصدى رهبرى نظام جمهورى اسلامى)]

زمان: 6 فروردین 1368/ 18 شعبان 1409 /  صحیفه امام، ج‏21، ص: 333/مکان: تهران، جماران‏     مخاطب: منتظرى، حسینعلى‏

بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏      /     جناب آقاى منتظرى‏

با دلى پر خون و قلبى شکسته چند کلمه‏اى برایتان می‏نویسم تا مردم روزى در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشته ‏اید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم میدانم؛ خدا را در نظر می‏گیرم و مسائلى را گوشزد می‏کنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامى عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبرى آینده نظام را از دست داده‏اید. شما در اکثر نامه‏ ها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدرى مطالبى که میگفتید دیکته‏ شده منافقین بود که من فایده‏اى براى جواب به آنها نمى‏دیدم. مثلًا در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودى که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و مى‏بینید که چه خدمت ارزنده‏اى به استکبار کرده‏اید. در مسئله مهدى هاشمىِ قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر می‏دانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام می‏دادید که او را نکشید. از قضایاى مثلِ قضیه مهدى هاشمى که بسیار است و من حالِ بازگو کردن تمامى آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمى‏باشید و به طلابى که پول براى شما می‏آورند بگویید به قم منزل آقاى پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد اللَّه از این پس شما مسئله مالى هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً  مقدم بر نظر خود میدانید- که مسلماً منافقین صلاح نمی‏دانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایى میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند- با دلى شکسته و سینه‏اى گداخته از آتش بی مهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت می‏کنم دیگر خود دانید:

1- سعى کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدى هاشمى و لیبرالها نریزد.

2- از آنجا که ساده لوح هستید و سریعاً تحریک می‏شوید در هیچ کار سیاسى دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.

3- دیگر نه براى من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهاى بیگانه دهند.

4- نامه‏ ها و سخنرانیهاى منافقین که به وسیله شما از رسانه‏ هاى گروهى به مردم می‏رسید؛ ضربات سنگینى بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتى بزرگ به سربازان گمنام امام زمان- روحى له الفداء- و خونهاى پاک شهداى اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.

و اللَّه قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولى در آن وقت شما را ساده لوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید ولى شخصى بودید تحصیلکرده که مفید براى حوزه‏هاى علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید، مسلماً تکلیف دیگرى دارم و می‏دانید که از تکلیف خود سرپیچى نمی‏کنم. و اللَّه قسم، من با نخست‏  وزیرى بازرگان مخالف بودم، ولى او را هم آدم خوبى می‏دانستم. و اللَّه قسم، من رأى به ریاست جمهورى بنى صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم. سخنى از سرِ درد و رنج و با دلى شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خداى خود عهد کردم که از بدى افرادى که مکلف به اغماض آن نیستم هر گز چشم‏پوشى نکنم. من با خداى خود پیمان بسته‏ام که رضاى او را بر رضاى مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمى‏دارم‏ من کار به تاریخ و آنچه اتفاق مى‏افتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعى خود عمل کنم.

من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بسته ‏ام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعى کنند تحت تأثیر دروغهاى دیکته شده که این روزها رادیوهاى بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش میکنند نگردند. از خدا می‏خواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضى هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزى نداریم، هر چه هست اوست/////و السلام.یکشنبه 6/ 1/ 68  روح اللَّه الموسوی الخمین

                                                 ‏ 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۸:۳۰
محمد رئوفی